loading...
قدمت غيرت اصالت
ارکان/جوانرو بازدید : 631 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


از


الملک الناصر صلاح‌الدین یوسف بن أیوب بن شادی بن مروان (به کردی: سه‌لاحه‌دین ئه‌یوبی، Selah'edînê Eyubî) فرمانروای ایوبی و فرمانده مسلمان در جنگ‌های صلیبی بود.[۱] ایوبیان دودمانی کردتبار[۲] بودند که از ۱۱۷۱ تا ۱۲۶۰/۱۲۵۰م در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتخت‌های ایشان دمشق و قاهره بود.

او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال می‌کرد: استوار ساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه، تا حدود زیادی دست یافت.[۱]


صلاح‌الدین در سال ۱۱۳۶ میلادی در تکریت عراق از پدر و مادری کرد به دنیا آمد. خانواده او از پیشینه و تبار کردی و اجدادش از شهر دوین بودند، که در ارمنستان قرون وسطی قرار داشت. پدرش، نجم‌الدین ایوب، در سال ۱۱۳۹ میلادی از تکریت تبعید شد و به این خاطر او و برادرش اسدالدین شیرکوه، به موصل نقل مکان کردند. نجم‌الدین بعدها به اردوی عمادالدین زنگی پیوست که او را فرمانده قلعه خود در بعلبک نمود. پس از مرگ زنگی در ۱۱۴۶ میلادی، پسر او، نورالدین، نایب‌السلطنه شهر حلب و رهبر زنگی‌ها شد. برخی تاریخ‌نگاران نقل می‌کنند صلاح‌الدین، که در آن زمان کودک بود و در دمشق زندگی می‌کرد، علاقه خاصی به این شهر داشت. اما اطلاعات دقیقی از کودکیش در دسترس نیست. صلاح‌الدین خود نوشته ‌است: «بچه‌ها آنطور تربیت می‌شوند که پدرانشان شدند». به گفته یکی از زندگینامه‌نویسانش، الورهانی، او قادر به پاسخگویی به پرسش‌های علمی در خصوص اقلیدس، الکتاب المجسطی، حساب، و قانون بود. صلاح‌الدین همچنین در قرآن و علوم دینی نیز سررشته داشت تا حدی که منابع متعددی ادعا می‌کنند او بیشتر علاقه‌مند به مطالعه درباره دین بود تا پیوستن به ارتش. شاید پیوستن او به ارتش به این دلیل بود که در زمان جنگهای صلیبی مسیحیان در حمله‌ایی غافلگیرانه اورشلیم را از دست مسلمانان بیرون آوردند. صلاح‌الدین کار خود را در دربار اتابک زنگی از دست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد و بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاح‌الدین را به همراهی عمویش شیرکوه عازم مصر کرد تا متحدش شاهوار فرمانروای مصر را، که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود، در مقام خود حفاظت نماید.

مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود. شیرکوه و صلاح‌الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند ولی صلاح‌الدین انها را سخت شکست داد و به عقب راند.

بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاح‌الدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود. او حکومت خود را تا ایران گسترش داد و حجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف درآورد و در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاح‌الدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل و صلیبیون آنها را مجبور به ترک قسمت‌های زیادی از خاک فلسطین نمود.

صلاح‌الدین بعد از سال‌ها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوری‌اش میان فرزندانش تقسیم گردید.

افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.

صلاح‌الدین ایوبی در جنگ با صلیبیان آنان را شکست داد و از بیت‌المقدس بیرون راند.

ارکان/جوانرو بازدید : 572 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

آرامگاه بابا یادگار

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آرامگاه بابا یادگار
اطلاعات کلی
نام آرامگاه بابا یادگار
کشور Flag of Iran.svg ایران
شهرستان شهرستان دالاهو ـدهستان بانزرده
اطلاعات اثر
کاربری آرامگاه
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۱۰۱۵
تاریخ ثبت ملی ۲۰ آذر ۱۳۵۳

بقعه بابا یادگار مربوط به سدهٔ ۸ ه. ق. است و در شهرستان دالاهو ـدهستان بانزرده، منطقه بابا یادگار واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۵۳ با شمارهٔ ثبت ۱۰۱۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

جستارهای وابسته [ویرایش]

منابع [ویرایش]

«دانشنامهٔ تاریخ معماری ایران‌شهر». سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران. بازبینی‌شده در ۱۹/۵/۲۰۱۱.

ارکان/جوانرو بازدید : 995 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

آرامگاه حضرت اویس القرن


آرامگاه حضرت اویس القرن
اطلاعات کلی
نام آرامگاه حضرت اویس القرن
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کرمانشاه
شهرستان شهرستان جوانرود
اطلاعات اثر
کاربری آرامگاه
دیرینگی دوران‌های تاریخی پس از اسلام
دورهٔ ساخت اثر دوران‌های تاریخی پس از اسلام
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۱۰۵۴
تاریخ ثبت ملی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۴

ارکان/جوانرو بازدید : 617 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (1)
  گشت و گذاری در زبان کردی

چند ضرب المثل کردی

آینده ی زبان کردی در ایران

کردی ایلامی

 نیشتمان/ وطن   

 که له پیاوان و ئافره ته کانی کورد/ شخصیت های کورد  

 ناوه کانی کوردی هه نگاوی به ره و ره گه ز / اسم های کردی گامی به سوی اصالت

  الفبای کردی

 

چند ضرب المثل کردی   

یکی از نمود های فرهنگ ضرب المثل است در کردستان بزرگ نیز مه سله ت هایی رواج دارد. این ضرب المثل ها را به فارسی ترجمه می کنم و معادل آنها را نیز می نویسم.

 

 ضرب المثل

 معنی

معنی واژه ها در فارسی

 

خودا کووه  ناسیگ  وه فر نیگه  بان

 

خدا  کوه  را می شناسد که روی آن برف می گذارد.

ناسیگ :‌ می شناسد

وه فر:‌ برف *

نیگه :‌ می گذارد

بان : بالا

 

 رووی   ده سی   وه  ئه نجیر  نه ره سی وه ت   که ره سه

 روباه دستش به انجیر نمی رسد می گوید نارس است.

رووی : روباه

نه ره سی: نرسید 

وه ت : گفت

که ره: کال و نارس

 کابرا  سه ر  بئاو  تاشیگ

 یارو سر بی آب می تراشد

( کار  غیرعاقلانه ای انجام می دهد.)

 کابرا: یارو

ئاو :‌ آب

تاشیگ: می  تراشد

 میه وانه ل     یی مال    ده   خون    یه ک        تیه نگن.

 مهمان های  یک  خانه به خونی هم تشنه هستند.

 میه وان :  مهمان

تیه نگ :‌ تشنه

 خالوو  که فیگه  سه ر  ئاو  خوارزا  ده خوار  ئاو  فیریگ   کیگ

 دایی در سر آب غرق می شود خواهر زاده  در پایین آب دنبالش می گردد.

 خالوو: دایی

که فیگ :‌ می افتد.

خوارزا: خواهرزاده

خوار: پایین

فیریگ کیگ: دنبالش می گردد.

 

   آینده ی زبان کردی در ایران   

ناچارم مطلب امروز را به زبان فارسی بنویسم. پیش از آن از لطف تمام دوستان تشکر می کنم.

در آغاز باید بدانیم که کردهای ایران در کجا زندگی می کنند. به طور کلی می توان گفت که در استان های کردستان و کرمانشاه و ایلام و جنوب استان آذربایجان غربی زندگی می کنند و تقریبا ۱۲ درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند. در این استان ها زبان رسمی و اداره ای همان فارسی است و این امر تاثیر منفی بسیاری بر زبان کردی دارد.

در تمامی مناطق کردنشین تنها دو تلویزیون و رادیو به زبان کردی برنامه پخش می کنند و تعداد بسیار اندکی روزنامه و مجله به زبان کردی چاپ می شوند و این امر باعث شده است که دوری مردم از زبان مادری به یک امر پررواج تبدیل گردد. در این میان تلاش خستگی ناپذیر صدا و سیما در رواج بخشیدن به زبان فارسی و از بین بردن زبان های دیگر بی تاثیر نبوده است.

به هر حال امروز تاثیر این دوری از زبان مادری را می توان در فارسی حرف زدن مردم کرمانشاه دید. اگر بیشتر از این به زبان کردی بی توجهی شود می توان نابودی زبان کردی حداقل در بخش هایی از ایران را شاهد بود. 

   کردی ایلامی   

کردی ایلامی که به اصطلاح کردی فیلی گفته می شود یکی از شاخه های کردی جنوبی ( باشووری ) است که در محدوده ی استان ایلام و جنوب استان کرمانشاه تکلم می شود. در زیر جدول پیوستگی کردی ایلامی با سایر گویش های کردی را می بینیم.

در جدول زیر پیوستگی زبان کردی ایلامی با زبان های باستانی بررسی می شود:

این تنها گوشه ای از پیوستگی های زبان کردی ایلامی با زبان های باستان است.

   نیشتمان/ وطن   

عشقت وێنه ی خوێن ها له ره گانم

 تان  و  پوو  دڵم  مه زگ  سۆخانم

هه ناسه ێ سینگ، نۆر چاوانم

ناوت هه میشه ورد زوانم

گیانم وه فدات ئێ نیشتمانم

ئارام گیانم روو‌ح و ره وانم

ویر و خێاڵ رووژ و شاوانم

ئاساره ی به ختم له ئاسمانم

تووزی له خاكت ها له گیڕفانم

رووڵه ی په روه رده ێ كورده مالانم

گیانم وه فدات ئه ێ نیشتمانم

رووڵه ی گیان وه فداێ كوردێستانم

گیانم وه فدات ئه ێ نیشتمانم

                           شێر له دۆكتۆر ئێرێج خاڵسی ـ ئیلام

                           به زمانی كوردی خواروو ( فه یلی )

 

   که له پیاوان و ئافره ته کانی کورد/ شخصیت های کورد   

در این جا به معرفی بزرگان کرد که معروفیت دارند می پردازیم.

۱- دیائه کوو: پاشایی گه وره ی کورد ی ئیران و سه ر پاشای میدیایی.

۱- دیاکو: شاه کورد ایران و سرسلسله ی حکومت ماد.

۲- زه ردووشتی په یه مبه ر: حه زره تی زه ردووشت( دروودی له سه ر بی) ته نیا   پیه مبه ری  کورد  له  کاتی که دیار نابی  له  شاری شیز یا گه نجه ک  له  دایک  بووه. زه ردووشت یا زه ر تووشتره کوری  پوورووشه سپه. په رتووکی  گه وره ی زه ردووشت  ئه ویستا  بی  که به زمانی  کونه ی  کوردی  نووسیه.  ئه م  په رتووکه  یه کیک  له  کیتابه کانی   ئه سمانیه. به داخه وه  ئیستاکه  که سی  په ره ی  ئایینی  زه ردووشتی  نه ستینی و ئه م  ئایینی  گه وره  به راو  له بین  چوون  ری  به ری.

۲- زرتشت پیامبر: حضرت زرتشت ( درود بر او باد ) تنها پیامبر کرد است  که  در زمانی  نا مشخص در شهر گنجه یا شیز به دنیا امده است. زرتشت یا زرتشتره پسر پورشسب می باشد. کتاب بزرگ  ایشان اوستا می باشد که به زبان کوردی  قدیمی نوشته شده است. این کتاب بزرگ یکی از کتاب های آسمانی است. متاسفانه  امروز دیگر کسی به دین زرتشت نمی گرود و این دین بزرگ به سوی نابودی کشیده می شود.

۳- باربود: موسیقازانی زور گه وره ی کورد له زه مان  ساسانی دا.

۳- باربد: موسیقی دان بزرگ کرد زمان ساسانی.

۴- مانی: نه قاشیکه ر   و  ره نگه  پیامبه ری  کورد.

۴- مانی : نقاش و احتمالا پیامبر کورد.

۵- په رین: ئافره تی زانای کوردی ئیرانی. کچی  گوبادشا.

۵- پرین: زن دانشمند کورد ایرانی و دختر قباد شاه ساسانی.

۶- ئازاد: یه که م  ئافره تی  کوردی  ئیرانی  که  له  سالی  ۱۱  کوچی  مانگی دا  موسولمان بی.

۶- آزاد: اولین زن کورد ایرانی که در سال ۱۱ هجری مسلمان شد.

۷- پووران خاتوون : ئافره تی زانا و ئه ستیره ناسی كۆرد له ساڵی ۱۹۲ی كۆچی مانگی دا له  دایك بووه.

۷- پوران خاتون : زن دانشمند و ستاره شناس کرد که در سال ۱۹۲ هجری قمری به دنیا آمده است.

۸- پووراندۆخت: شێڕژنێ كورد و پاشاێ ساسانی

۸- پوراندوخت: شیرزن کورد و پادشاه ساسانی

۹- بۆزۆرگمێهر: وه زیری گه وره ی كوردی ساسانی.

۹- بزرگمهر : وزیر بزرگ کرد ساسانی.

۱۰- داره مرواری : ئافره تی به ناوبانگی كورد.

۱۰- دار مروارید: زن مشهور کرد.

۱۱- سه ڵا‌حه دینێ ئه یووبی: مه زنی به ناوبانگی كورد كه شاری ئورشه ڵیم بۆ مۆسۆڵمانه كان ئازاد كراوه.

۱۱- صلاح الدین ایوبی سردار مشهور کرد که توانست شهر اورشلیم را برای مسلمانان آزاد کند.

۱۲- نادێر شاێ هه وشار: پاشاێ كوردێ ئێران و سه رپاشای ئه فشار( هه وشار)

۱۲- نادر شاه افشار: پادشاه کورد ایران و سرسلسله ی افشار یا هه وشار

 

   ناوه کانی کوردی هه نگاوی به ره و ره گه ز / اسم های کردی گامی به سوی اصالت   

ره نگه دیته ن که له ناوه ندی ولاتمان که سی په ره ی نا وه کانی کوردی نه ستاندنه وه. بو ئیمه که توایم بو رزگاری ولاتمان خه بات که یم زور ناباش بی ناوی بو کوره کان و دویته کانمان ناوی ئه ره وی بدوزینه وه.

دوستان گرامی برای آشنایی شما با نام های اصیل کردی نام های کردی را پیشکش به حضور می کنم. امید است که ما ایرانی ها از نام های اصیل ایرانی از آن جمله نام های کردی استفاده کنیم. توضیح اینکه در بخش اول نام به خط کردی در بخش دوم به خط فارسی و در بخش سوم معنی آن در فارسی و در بخش آخر کارکرد آن برای پسر یا دختر آمده است.



 

ارکان/جوانرو بازدید : 586 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

ایل جوانمرد ( 5 طایفه ) ییلاق و قشلاق جوانرود - انجیرک ششمیر - تایچوری

اورامان لهون ییلاق و قشلاق پاوه می باشد

سنقر کلیائی با 5 طایفه

احمدوند با 6 طایفه : میان دربند - کوه بلوچ ییلاق - امامزاده حسن - گچ - نفت شاه قشلاق میکنند

ثلاث با 3 طایفه : دولت آباد - پی نهر - میر آباد یلاق - پاویسی - ازکله - خان آشور قشلاق آنهاست

گوران قلی خان با 5 طایفه - پالان - والاهو بیله هو کهواره ییلاق - قلعه زنجیر - میر عصار - جیگران قشلاق آنهاست

سنجابی با 15 طایفه : دشت سنجابی جلیلوند - هرزه - سیمینوند ییلاق - منکاب کهنه - نفت شهر - قلعه وهاب قشلاق این ایل است

کلهر با 2 طیفه : اسلام آباد تاکواوزکدک ییلاق - نفت شهر تا سومار قصر شیرین قشلاق آنهاست

هلیلان وزردلان با 7 طایفه

پشتکوه با 7 طایفه : بلوط سان - ششدار- ایلاچوار - سرآب سالان - مهران - کلازران - چشمه برین - قره شاه - نوروز آباد ییلاق - پشتکوه - صمن پول مرز - بلاله مرز سومار - ابهر بدر - چمن بوئی - بدره مهران - اربند - بیدانه - آباد قشلاق این ایل است  .

 

نوروز و آتش افکنی مردم کرمانشاه

نزدیکی بسیاری بین مراسمها و رسومات کرمانشاه و کردستان دیده می شود . مردمان شهر به جشنهای باستانی ایران اهمیت خاصی می دهند  . نوروز - چهارشنبه سوری - سیزده بدر و . . .برای مردمان دارای اهمیت بسیاری است . ایل جوانمرد - اورامان لهون مراسمشان با مردم کردستان تقریبا یکی است . مراسم عروسی مردم در حدود بیست شب ادامه داشته است که با ساز و دهل و رقص های زیبای دسته جمعی کردی همراه بوده است . ایل گوران برای عید خاونکار احترام زیادی قائل هستند . عید خاونکار در اثر اختلافات خانودگی سلطان اسحق که 12 ساله بود به اتفاق بنی آئین داود و پیر موسی با برادرش قادر شاه نزاع کرده و آنها مجبور می شوند از برزنجه عراق به محل سکونت خود در اورامان لهون حرکت کنند . برادرش با عده زیادی او را تعقیب نموده و پس از سه روز درگیری سلطان فاتح می شود و در گردنه شوشمی استراحت میکنند . پیرزنی که ناظر این دریگری سه روزه بوده است برای آنان یک من برنج و یک خروس می آورد . این سه روز درگیری را ایل گوران روزه می گیرند و شب چهارم عید شان محسوب می شود . همچنین نوروز را بسیاری در کرمانشاه به جشن جمشیدی خطاب میکنند . در منطقه گوران اسلام شهر یا شاه آباد غرب  مردمان به باورهای علی اللهی  اعتقاد دارند و نوروز  را در کنار مراسمهای مذهبی شان سیار محترم می شمارند . رقص و پایکوبی بخشی جدانشدی از مراسمهای جشن این منطقه است مراسم قاشق زنی و بوته جمع کردن و شال گره زنی یا شال اندازی و . . . مراسم های همیشگی است .

در ایل سنجابی در روزهای نوروز در پشت بامهای خود به احترام زرتشت و آئین ایران باستان آتشهای بسیاری را روشن می کنند و باور دارند آتش مایه پاکی و برکت و نور خداوند است . در ایل هل کیش بان شال اندازی تا نیمه های شب ادامه دارد افراد خانواده پلو آن شب بسیار می خورند و برای روز دیگر نگهداری میکنند . این کار برای این است که سال جدید برایشان پربرکت باشد . سفره نوروزی را با شکوه بسیار در کنار نان برنجی - ماست - گندم و تخم مرغ مهیا می کنند . اهالی خانه با لباسهای نو در خانه هستند و باور دارند فره وشی ( روان نیاکانشان ) نیکانشان در نوروز شاهد رفتار و نوع پوشش آنهاست . مردان شهر با شلیک گلوله در ساعت تحویل سال شادمانی خود را از آغاز سال جدید ابراز میکنند . پس از تحویل سال مردم برای دیدن یکدیگر به خانه همدیگر می روند . خانه سید شهر معمولا در اولویت است . همان شب پولی به نام ته کیسه به عنوان نماد برکت از بزرگان میگیرند . پس از خانه سید به خانه کسانی می روند که عزا دار بوده اند و جهت ادای احترام به آنان به خانه آنان می روند و در نهایت بزرگان و بستگانشان . معمولا تخم مرغهایی برای عیدی به افراد خانواده های یکدیگر می دهند . گروهی از مردم 2 روز پس از نوروز باستانی به منطقه بابایادگار در 48 کیلومتری شمال شرقی کرند می روند . مراسمی سنتی و باستانی را در بابایادگار اجرا می کنند که همراه با تبنور ساز باستانی ایران همراه است . شعرهایی مذهبی یا ملی در کنار آن خوانده می شود . پیر آنجا مراسم را با سازهای تنبور و باربط و ستار و تار همراهی میکند و سروده را می خواند .

 در ایل کلهر مردم برای نوروز و سیزده بدر احترام زیادی میگذارند . آتش افرزوی که نشان ملی ایرانیان است یکی از بخشهای این مراسم است . مراسم ازدواج در این ایل به این شرح است که پسر وقتی دختری را پسندید بزرگانش را برای مذاکره به خانه دختر می فرستد . پسر دو روز قبل از عقد مخارج نامزدی و شال و ترمه به خانه دختر می فرستد و سپس عده ای با ساز و دهل به خانه عروس می روند و ناهار و شام صرف میکنند و انگشتر را در دست عروس کرده و شال را بر سر عروس می بندند . بسیاری عروس را سوار بر اسبی میکنند و با ساز و آواز وی را همراهی میکنند .

ارکان/جوانرو بازدید : 937 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

محل بغستان قدیم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محل بغستان قدیم
اطلاعات کلی
نام محل بغستان قدیم
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کرمانشاه
شهرستان شهرستان هرسین
اطلاعات اثر
دیرینگی دوره هخامنشی
دورهٔ ساخت اثر دوره هخامنشی
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۲۶
تاریخ ثبت ملی ۲۴ شهریور ۱۳۱۰

محل بغستان قدیم مربوط به دوره هخامنشی است و در شهرستان هرسین، محوطه تاریخی، فرهنگی بیستون واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۲۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

ارکان/جوانرو بازدید : 505 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


از

بنای طاق گرا یا طاق شیرین در گردنه پاتاق بر سر راه کرمانشاه به سرپل ذهاب و در ۱۵ کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب در کنار راه باستانی سنگفرشی بنا شده که فلات ایران را به بین النهرین ارتباط می‌داده‌است. به علت تغییر مسیر، این راه و بنای تاق گرا اکنون در شیب‌های پائین جاده آسفالته قرار گرفته‌است.

از نظر معماری، بنای تاق‌گرا، فضای ایوان مانندی است که تماماً از سنگ ساخته شده‌است. این بنای مستطیل شکل به ابعاد ۸۶/۴*۷۰/۷ متر است که ورودی آن به طرف جنوب و مشرف بر جاده سنگفرش باستانی است. از لحاظ ساختاری، این بنا به وسیله بلوک‌های سنگی ساخته شده‌است که به صورت مکعب مستطیل تراشیده شده‌اند. مصالح داخلی دیوارها نیز از لاشه سنگ و ملاط گچ است. دیوارهای جناحین این بنا تا حدودی بلندتر ساخته شده‌اند تا بتوانند سقف تاق را کاملاً مسطح نمایند. ارتفاع کف بنا از سطح زمین ۲۰/۱ متر و ارتفاع از کف تا لبه قوس ۹۲/۵ متر و از لبه قوس تا زیر گیلویی اول ۲۰/۱ متر است. همچنین بلندی افریز اول ۶۰ سانتی متر است که بر روی آن یک ردیف بلوک سنگی ساده به بلندی ۴۵ سانتی متر قرار گرفته‌است. بر روی این بخش، سنگ‌های تزئینی افریز دوم قرار دارد. همچنین در بالاترین بخش بر روی لبه بام بنا، یک ردیف کنگره به ارتفاع ۹۲ سانتی متر قرار گرفته‌است. بنابراین ارتفاع بنا از سطح زمین تا بالاترین نقطه ۷/۱۱ متر است. همچنین عرض دهانه طاق ۱۰/۴ متر و عمق آن ۱۰/۳ متر می‌باشد . دیوارهای داخلی این بنا به وسیله نقوش هندسی حجاری شده‌است.

در مورد زمان ساخت این بنا اختلاف نظرهایی وجود دارد برخی آن را به دوره اشکانی و برخی دیگر آن را به دوره ساسانی نسبت می‌دهند. اما آنطور که از مدارک باستانشناسی به دست آمده ظاهرا این بنا در اواخر دوره ساسانی و احتمالا زمان حکومت خسرو دوم (۶۲۸-۵۹۰م) ساخته شده‌است. اگرچه تاکنون کارکرد واقعی این بنا مشخص نشده، اما برای آن کارکردهای متفاوتی از جمله «یادگار احداث راه کاروانرو»، «توقف گاه موکب شاهی»، «اریکه سلطنتی»، «پاسگاه مرزی» و «بنای یادبودی از پیروزی» ذکر کرده‌اند.

برای دیدن این اثر، حدود ۲۰۰ متر بعد از ایست بازرسی معروف پاطاق وارد جاده فرعی در سمت چپ جاده اصلی شده و پس از طی مسافتی حدود ۵۰۰ متر می‌توان به محل مورد نظر رسید.

گالری [ویرایش]


ارکان/جوانرو بازدید : 622 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

استان کهن و باستانی کرمانشاه با مساحتی برابر با 23167 کیلومتر مربع در غرب کشور ایران زمین قرار گرفته است که از شمال به کردستان و از جنوب استان لرستان و ایلام و از مشرق به همدان و از مغرب به سرزمینهای ایرانی کردستان عراق محدود می باشد . کرمانشاه از شهرهای ارزشمند و تاریخی ایران زمین می باشد .

مادهای ایرانی و تاریخچه کرمانشاه

برای نخسیتن بار نام تیره آریایی ماد به نام آمادای در حملات آشوریان به نواحی کردستان کنونی ذکر شده است . بنابراین سند تاریخی حضور مادها در کرمانشاه و کردستان حداقل به بیش از 3000 سال پیش بازمیگردد که بیشتر در کوهستانهای زاگرس بوده است . در حادثه سقوط نینوا و انقراض دولت آشور بدست هوخشتره علل اصلی فتح آنجا اسبهای نیرومند سواره نظام ماد که در شهر باستانی نیشایی تربیت شده بودند ذکر شده است . باستان شناسان و خاور شناسان از زندگی دو طایفه پارس و کورد در این منطقه یاد کرده اند . استاد و دانشمند فقید رشید یاسمی در کتاب مشهور "کرد و پیشینه نژادی او" آورده است :

 کورد آن شعبه نژادی ایرانی است که حاصل برادری ماد و پارس أریایی می باشد

قوام اقوام مهاجر آریایی در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد در کوهسارهای زاگروس سکونت گزیدند که سرانجام به تصرف بین النهرین انجامیده است . این مهاجرت تاریخی به مهاجرت گوتی یا کاسی مشهور است . ذکر طوایفی که در زاگرس سکونت داشته اند در کتیبه های سارگن پادشاه اکد که در سالهای 2030 تا 2048 قبل از میلاد بر جنوب بین النهرین حکم رانی میکرده است آمده است . در اسناد اکدی از شخصی به نام آریزان نیز نام برده شده است . ساکنان این منطقه شامل طوایفی به نام لولویی - گوتی - منابی - نایری - آمادا - پارسوا می باشند . لولوبی ها از اجداد لرهای ایران هستند که در گذشته در سرپل ذهاب و سلیمانیه کردستان عراق که بخشی از ایران بوده است سکونت داشته اند . در سال 1200 قبل از میلاد شاه عیلام بر این طایفه غلبه می کند لولوبی ها یا اجدا لرها در گذشته پادشاهی مقتدر به نام آنوبانی داشته اند . تکات پالاسر که در سالهای 1115 تا 1100 شاه آشور که ارمنستان را فتح کرد ولی در نبرد با سپاه راندوپس توفیقی بدست نیاورد و فقط توانست کوههای اورامانات کردستان را تحت کنترل خود بگیرد .   

کرمانشاه در متون کهن پهلوی منجمله کارنامه اردشیر بابکان که مهم ترین سند پهلوی جهان است به نام کردان شاه آورده شده است . کرمانشاه یا کردان شاه نامی است که بهرام چهارم ساسانی به روی آن گذاشته است . بهرام شاه 11 سال بر امپراتوری ساسانی شاهنشاهی کرد ( 388 تا 399 میلادی ) . سیستم حکومتی ایران باستان به این گونه بوده است که تمامی شهرها شاهی از همان منطقه داشته اند و همه شاهان زیر نظر شاه شاهان بوده اند که شاهنشاه نامیده می شده بوده است . کتب باستانی ایران ساخت  کرمانشاه را به طهمورث دیو بند نصبت داده است . زبان کنونی مردامان کرمانشاه و کردستان بدون هیچ شک و شبه ای از پهلوی و اوستایی ایران گرفته شده است . مهم ترین سند ریشه پهلوی زبان کوردی سروده های باباطاهر عریان شاعر بلند آوازه ایران است که به لهجه محلی می باشد و از واژه های پهلوی یا همان کوردی امروزی استفاده کرده است .

   

هنر مادهای کهن آریایی ایران

 

آثار باستانی هر ملتی به منزله شناسنامه آن ملت است که بوسیله آن تاریخ ملی،مذهبی و فرهنگی آن کشور شناخته میشود و نگهبانی و پاسبانی از آثار هنری و باستانی از وظایف شخصی و فردی فراتر رفته است ، هنر مادها به ابعاد گوناگونی گسترده است کتیبه های بسیاری پیرامون مدیا وجود دارد :در اوایل سال 1325 ه.ش در منطقه ای در نزدیکی دهکده زیویه واقع در چهل کیلومتری شرق شهرستان سقز گنجینه ای توسط دهقانان کشف شد که شهرت آن ظرف مدت مختصری بر بازارهای جهانی عتیقه سایه می افکند و بدون رقیب سالها داغی بازار را حفظ مینماید به تجربه ثابت شده که خارجیان شیفته آثار باستانی و هنری میباشند و رفت و آمد به موزه ها یکی از سالمترین و مفیدترین سرگرمی های جوانان و سایر اقشار در کشورهای خارجی می باشد و در آمد موزه های شخصی ارقام بسیار مهمی از درآمد خیلی از کشور های جهان را تشکیل میدهد ، بنابراین طلای زیویه مشتریهای فراوانی را به خود جلب نموده و خارجیان بر خلاف ما ایرانیان که هنوز نام زیویه به گوش بسیاری از هم وطنان نرسیده است خیلی زود با رویدادهای زیویه آشنا شدند و فهمیدند در یک گوشه از دنیا بزرگترین گنج باستانی جهان کشف شده است و میکوشند اطلاعات جامع تری از چگونگی کشف این گنج گرانبها و با ارزش بدست آورند نام زیویه سبب شد در دنیا نام ایرانی و عظمت فرهنگ ایرانیان به سر زبانها بیفتد. اندره گدار در باب ریویه و گنجینه آن بیان میدارد که این قلعه یا دژ که با تحقیق بسیار معلوم شد متعلق به قوم ماناهاست بر فراز تپه ای منزوی قلعه واقع شده است که روی آن دیوار ضخیمی از خشت دیده میشود ،دامنه های این تپه دارای شیب تندی میباشد و در قسمت شرقی آن شیب کمتر است و محل خانه های مسکونی است و طی حفاریهای غیر مجاز توسط اهالی روستای زیویه تشت برنزی که محتوی گنج بود به دست آمد دو سال بعد پیش از آنکه اداره باستان شناسی ایران از این موضوع مطلع شود تعداد زیادی از اشیاُ زرین و سیمین این گنجینه بوسیله قاچاقچیان از ایران خارج شد و به مجموعه ها و موزه های اروپا و آمریکا راه یافت بدین جهت نمی توان محققاً دانست که اشیا موجود در آن تابوت مفرغی (برنزی)چه مقدار بوده است اشیاُ مختلف این گنجینه از نظر فنی و هنری به یکدیگر چندان شباهتی ندارند برخی به سبک آشوری ،اورارتویی ،سیکای ،و مانایی میباشد اداره باستان شناسی پس از اطلاع از این قضیه موفق شد قسمتی از این گنجینه را بدست آورد و به موزه تهران منتقل کند . رمان گیرشمن در آخرین اظهار نظر خویش اشیاُ اخیر را متعلق به هنرمندان مادی می داند که از 606 تا 550 پیش از میلاد ناحیه محل اکتشاف جزو قلمرو حکومت آنان بوده است این گنجنه شامل اشیایی از قبیل یک سینه بند که با تصاویر حیوانات و موجودات افسانه ای زیست یافته و این حیوانات به طرف درخت زندگی که در وسط قرار دارد حرکت می کنند ، یک دست بند مردانه ،یک غلاف خنجر ،یک گردن بند که از سرهای حیوانات تشکیل شده و روی آن منبت کاری شده ،ظروف ،گوشواره ها و اشیاُ تزیینی از طلا و نقره که اوج هنر آن دوران را یاد آور میشود .

 

تجاوزهای پی در پی بیگانگان به کرمانشاه ایران

پس از اسلام و حمله اعراب به کرمانشاه شهر به کلی ویران شد و دیگر آبادی گذشته و شکوه باستانی اش را بازنیافت . هارون الرشید  به کرمانشاه توجه داشت . ان فضلان در سال 309 هجری قمری از طرف مقتدر به ماموریت کرمانشاه رفت و شرح سفرش را در سفرنامه خود نوشته است . مسعر ابن مهلهل در قرن چهارم از کاخهای باستانی شاهان ایران در کرمانشاه دیدن کرد و شرح ویران کردن آن توسط اعراب را نوشته است . اعراب نام کرمانشاه را به قرمسین-قرماشین تغییر دادند . ابن حوقل و اصطخری جغرافی دانان مشهور از کرمانشاه به عنوان شهری زیبا که آب فراوان و بناهای باستانی زیادی در خود دارد نام برده اند . مقدسی در کتاب احسن التقاسیم نوشته است : کرمانشاهان - همدان - ری و اصفهان از شهرهای زیبای ایران است و عضدوالدوله شهریار مشهور دیلمی نیز در آنجا قصری با شکوه بنا کرده است .

پس از اسلام سلسله های کوچکی بر کرمانشاه به صورت موقت حکومت کردند زیرا امپراتوری کهن ایران درهم شکسته بود و هر گوشه ای به صورت محلی اداره می شد که زیر نظر اعراب قرار داشت . در قرن چهارم سلسله حسنویه به مدت 50 سال حکومت کردند و قلعه بزرگ سرماج را در مجاورت دینور بنا کردند . جانشینان حسنویه بر اثر اختلافات داخلی حکومت محلی شان را ریشه کن کردند . در سال 441 ه ق سلطان طغرل سلجوقی صد هزار سپاه برای تسخیر قلعه مذکور فرستاد . پس از آن آل ابی الشوک در نزدیکی زهاب کنونی حکمرانی محلی کردند . در سال 438 مهلهل ابن محمد عناز شهر کرمانشاه را فتح کرد . لشگر کشی ها اعراب و نوادگانشان به صورت دهها بار تکرار شد و به مرور زمان آن شکوه و عظمت باستانی اش که شاهنشاهان ایران به آن داده بودند از دست داد . در قرن ششم سلطان سنجر سلجوقی کرمانشاه را در حوزه حکمرانی خود قرار داد و برادر زاده اش سلیمان شاه را شاه آنجا کرد . در قرن هفتم پس از حمله مغولها به ایران باردگیر ویران شد و آسیبهای بسیاری دید . سپاه وحشی - متحجر و بربر هلاکوکه که برای فتح بغداد می رفت کرمانشاه را نیز ویرانه کرد . در قرن هشتم سپاه امیر تیمور به کرمانشاه یورش آورد . در کتاب نزهه القلوب آمده است : کرمانشاه دهی است که طاق شبدیز ( بستان ) در آن قرار دارد و دارای قدمت است . همدان نیز در مجاورت آن است و جزوی از قلمروی علی شکر محسوب می شود . در قرن نهم  و اوایل قرن دهم کرمانشاه مورد یورش سپاه ترکان عثمانی قرار گرفت و در کتبشان آورده اند هرسین و ماهدشت حکومت دارد ولی کرمانشاه ویران گشته است . در اوایل قرن یازدهم کرمانشاه به نام مزرعه ای معروف میگردد. در نیمه قرن دوم عمران و آبادی را مردم از سر میگرند و فرماندار آنجا شیخ علیخان زنگنه در روزگار شاه عباس صفوی عمران بسیاری برای کرمانشاه به ارمغان می آورد . متاسفانه کرمانشاه بدلیل نزدیکی اش با امپراتوری متوحش عثمانی چندین بار ویران شد ولی نادرشاه بزرگ برای مقابله با آنان توجه بسیاری را به این شهر داشت . به فرمان نادر قلعه های قدیمی شهر ویران شد و بناهای بزرگ و جدیدی ساخته شد خرابه های بنای نادری نیز هنوز مشهود است . دولت قاجار نیز خدماتی را برای کرمانشاه به ارمغان آوردند . فتحلیشاه قاجار برای کوتاه کردن دست عثمانیان در سال 1221 ه ق فرزند خود محمد علی میرزایی دولتشاه را برای سرکوب تجاوزات عثمانی مامور کرد . وی این شهر را پایتخت خود قرار داد و بناهای دیوانخان و حمامها و مساجد و . . . بسیاری را ساخت . فرزند دولتشاه بستان السیاحه 25 سال حاکم کرمانشاه بود و در راه آبادانی شهر کوشش نمود . بنای بازار مسقف فعلی و مسجد عمادالدوله یادگاری اوست . جنگ جهانی اول هرچند صدماتی به کرمانشاه و حتی کتیبه جهانی بیستون وارد کرد ولی اهمیت و موقعیت سوق الجیشی این منطقه را نمایان کرد .  

 

کرمانشاه و احترام شاهان بزرگ ایران به آن

مورخان در دامنه کوه طاق بستان از شهری باستانی به نام گبادنه نام آورده اند . در روزگار ساسانیان شاهنشاهان ایران توجه بسیاری برای کرمانشاه قائل بودند و کرمانشاه شبه پایتخت امپراتوری ایران به حساب می آمده است . در پیش از ساسانیان هم هخامنشیان احترام خاصی برای این شهر باستانی آریایی قائل بوده اند . تمامی آثاری که دهها شاهنشاه ایران محل آن را در کرمانشاه انتخاب نموده اند حکایت از این جریان دارد . پادشاهان ماد ( بیستون ) - داریوش بزرگ ( بیستون ) - شاه گودرز ( بیستون  ) - بلاش اشکانی (بیستون ) - میترادات دوم اشکانی ( بیستون ) - خسرو پرویز ساسانی و اسب شبدیزش ( طاق بستان ) -  اردشیر دوم ساسانی ( طاق بستان ) - یزدگرد ساسانی ( طاق گرا و قلعه یزدگرد در کوههای زیبای دالاهو ) - قباد اول ساسانی ( طاق بستان ) پادشاهان امپراتوری اشکانی ( معبد بزرگ آناهیتا کنگاور ) و . . . همگی مشهور ترین آثار ایران است که در کرمانشاهان قرار دارد . جدای از آنکه شکارگاهای بسیاری از شاهان ایران نیز در این سرزمین بوده است . در کتب اسلامی به کرات آمده است که شاه خسرو انوشیروان دادگر دراطراف طاق بستان قصرهای باشکوهی بنا کرده است که از امپراتور چین و قیصر روم در آنجا پذیرایی میکرده است . خسرو پروزیز نیز در این منطقه باغ ییلاغی بزرگی بنا نمود که به باغ قصور و عمارت عالیه نام گرفته بود . داریوش بزرگ شاهنشاه مقتدر جهان آن روزگار علاوه بر آثار جهانی اش در بیستون جاده ای بین المللی از بابل به نینوا و سارد و کرمانشاه به همدان ایجاد کرد که بسیار دارای اهمیت در آن روزگار بوده است . باقی مانده این جاده هنوز مشهود می باشد .

ارکان/جوانرو بازدید : 479 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

نقش‌برجسته آنوبانی‌نی

ا

مختصات: °۴۵٫۸۶۸۳۴۹شرقی °۳۴٫۴۶۳۲۵۹شمالی (نقشه)

یک طراحی از نقش‌برجسته آنوبانی‌نی که توسط پاسکال کوست[یادداشت ۱] در سال ۱۸۴۰ م کشیده شده است.

نقش‌برجسته آنوبانی‌نی یکی از نقش‌برجسته‌های دودمان لولوبیان[یادداشت ۲] و در زمان پادشاهی آنوبانی‌نی است که در ۱۲۰ کیلومتری کرمانشاه و در نزدیکی سرپل ذهاب قرار دارد که در ۴۵۰۰ سال پیش تراشیده شده است.[۱]


مشخصات اثر

نقش‌برجسته آنوبانی‌نی که آنوبانی‌نی، الهه نی‌نی[یادداشت ۳] را به همراه ۹ اسیر به تصویر می کشد، شباهت زیادی به سنگ‌نبشته بیستون که در ۲۰۰۰ سال پس از آن ساخته شده دارد و بر باور عده ای داریوش بزرگ سنگ نبشته بیستون را به الهام از این اثر ساخته است.[۱] دو نفر از اسیران که بزرگتر از سایر اسیران تصویر شده اند در پشت الهه نی‌نی قرار دارند و دیگر اسیران در صف زیرین قرار دارند و همگی برهنه اند، با دستانی که از پشت بسته شده است. در زیر پای الهه و دو اسیری که پشت سر الهه نی‌نی قرار دارند[۲] کتیبه ای به زبان اکدی با این مضمون نقل شده است :[۳]

« آنوبانی‌نی پادشاه توانا، پادشاه لولوبی نقش خود و نقش الهه ایشتار را در کوه باتیر رسم کرده است. آن کس که این نقوش و این لوح را محو کند، به نفرین و لعنت آنو، آنوتروم، بعل، بلیت، رامان، ایشتار، سین و شمش گرفتار و با دو نسل او برباد رواد.  »

موقعیت

Anobanini.jpg

این اثر امروزه در داخل یک دبیرستان دخترانه در شهر سرپل ذهاب، در ارتفاع ۱۶ متری و بر صخره ای به نام میان‌کل قرار دارد.[۳]

یادداشت‌ها 

  1. به انگلیسی: Pascal Coste
  2. لولوبیان از اقوام زاگرس نشین بوده و پیش از آریایی ها در این محل سکونت داشتند.
  3. الهه نی‌نی یا در نوع آشوری خود ایشتار و در فرهنگ سومری از آن به اینانا یاد می شود که الهۀ نشاط عشق است.

پانویس‌ها

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ [بی نا]. «نقش برجسته "آنوبانی‌نی" به عنوان الحاقیه کتیبه بیستون باید ثبت جهانی شود»(فارسی)‎. خبرگزاری میراث فرهنگی، ۱۵ مرداد ۱۳۸۵. بازبینی‌شده در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۰.
  2. [بی نا]. «نقش برجسته آنوبانی نی». خبرگزاری آفتاب، ۲۸ دی ۱۳۸۷. بازبینی‌شده در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۰.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ [بی نا]. «نقش برجسته آنوبانی نی؛ تصویری از تمدن هزاران ساله کرمانشاه»(فارسی)‎. ایسنا، کرمانشاه، ۱۰ فروردین ۱۳۸۹. بازبینی‌شده در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۰.


ارکان/جوانرو بازدید : 611 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)



چهارطاقی یا چارتاقی، در معمارى به كالبدى با زمینه چهارگوش و پوشش گنبدى، متشکل از چهار پایه و یک طاق گنبدی بر روی آن، با چهار ورودى طاق‌دار گفته می‌شود. چهارطاقی را چهاردر، چهارقاپو و چهاردروازه نیز نامیده‌اند.


نمونه‌هایی از چهارطاقی در فیروزآباد (گور)، باکو، فراشبند، جره، نطنز، کازرون، آتشکوه، نیاسر (متعلق به دورهٔ اردشیر اول ساسانى)، نویس در حوالی ساوه و جاهای دیگر باقی مانده است. آتشكده آذرگشنسب در تخت سلیمان نیز از نمونه‌های چهارطاقی‌های دوره ساسانى است. [۱] بیشتر چهارطاقی‌هاى مذكور، وابسته به آتشکده‌ها و محل استقرار آتش و اجراى مراسم دینى، و سایبان دائم براى آتش بوده‌اند.[۲]


در دوره اسلامى از طرح چهارطاقى در شمارى از بناهاى غیردینى، چون كوشك‌ها، نیز استفاده شده است. برخی از چهارطاقی‌ها نیز در دوران اسلامی به مسجد یا امامزاده تبدیل شده‌اند. از طرح‌هاى چهارطاقى، به‌سبب قابلیتهاى بسیار در فضاسازى، در گستره زمانى و مكانى و در بناهاى مذهبى و غیرمذهبى استفاده شده است. [۳]


ارکان/جوانرو بازدید : 631 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)



مختصات: °۴۵٫۸۹۷۸۷۵شرقی °۳۴٫۴۴۰۸۹۴شمالی (نقشه) دکان داوود گوردخمه‌ای تاریخی است که در سه کیلومتری جنوب شرقی سرپل ذهاب در ابتدای جاده انزل و در فاصله حدود ۱۰۰ متری از جاده اصلی کرمانشاه به سرپل ذهاب واقع شده و در میان اهالی محل به کل داوود (کل داو) و دکان داوود شهرت یافته‌است.

این مکان نزد اهل حق متبرک بوده و در بعضی از اوقات سال برای انجام مراسم مذهبی در آنجا اجتماع می‌کنند.

این مقبره همانند گوردخمه بزرگ دربند صحنه، دارای ایوانی در جلو می‌باشد که طول آن در جلو ۶۰/۹ متر و در قسمت عقب ۳۲/۷ متر می‌باشد. عرض آن ۹۵/۱ متر و ارتفاع آن نیز ۶۰/۲ متر است . اطراف ایوان به وسیله قاب‌هایی تزئین شده‌است. در دو طرف ورودی مقبره بقایای دو ستون دیده می‌شود که بدنه ستون‌ها به مرور زمان از بین رفته و تنها پایه‌ها و سرستون‌ها باقی مانده‌است. پایه ستون‌ها مربع شکل می‌باشند. در دیوار عقبی این ایوان ورودی به عرض ۱ متر و ارتفاع ۵/۱ متر وجود دارد که به اتاقی به طول ۸۳/۲ متر، عرض ۳۱/۲ متر و ارتفاع ۱۸/۲ متر منتهی می‌شود. در بدنه دیوارهای این اتاق ۵ تاقچه جهت قرار دادن نذورات کنده شده‌است. همچنین در نیمه سمت چپ کف اتاق، قبری بیضی شکل به عمق ۷۰ سانتی متر کنده شده‌است. سقف این اتاق دارای تاقی هلالی است ولی سقف ایوان جلو اتاق، مسطح می‌باشد.

در فاصله ۸ متری زیر این گوردخمه، قاب مستطیل شکلی بر روی یک قابی قدیمی تر تراشیده شده‌است. در داخل قاب جدید شخصیتی به حالت تمام قد با صورتی نیم رخ حجاری شده‌است. این شخص لباس بلندی برتن و کلاه لبه داری بر سر گذاشته که قسمت پشت گردن و گوش‌های او را پوشانده‌است. همچنین در یک دست او برسمی دیده می‌شود و دست دیگر را به حالت نیایش به طرف بالا نگه داشته‌است.

زمانی تصور می‌شد که این گوردخمه و نقش برجسته حجاری شده در زیر آن متعلق به دوره ماد باشد ولی در پژوهش‌های اخیر مشخص گردید این گوردخمه متعلق به دوره هخامنشی است و احتمالاً نقش برجسته حجاری شده در زیر آن نیز مربوط به دوره سلوکی باشد. این مکان در بین مردمان اهل حق بسیار مقدس می‌باشد تا جایی که با پای برهنه روی سنگهای دامنه کوه قدم می‌نهند و نذورات خود را نیز در بعضی مواقع آنجا در بین مردم منطقه توزیع می‌کنند.

ارکان/جوانرو بازدید : 399 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)



محل گچ گنبد
اطلاعات کلی
نام محل گچ گنبد
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کرمانشاه
شهرستان شهرستان دالاهو
اطلاعات اثر
کاربری گنبد
دیرینگی دوره ساسانیان
دورهٔ ساخت اثر دوره ساسانیان
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۵۶۳
تاریخ ثبت ملی ۲۸ دی ۱۳۴۶

محل گچ گنبد مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان دالاهو، دهستان بانزرده، منطقه بابا یادگار واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۴۶ با شمارهٔ ثبت ۵۶۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

ارکان/جوانرو بازدید : 569 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


از

مختصات: شرقی′۲۹°۴۷ شمالی′۲۵°۳۴ (نقشه)

بیستون
سرپل بیستون
Red pog.svg
بیستون
Iran location map.svg
°۴۷٫۴۳۶۴شرقی °۳۴٫۳۸۵۳شمالی
اطلاعات کلی
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان کرمانشاه
شهرستان هرسین
بخش بیستون
نام(های) قدیمی بغستون
مردم
جمعیت ۲۴۵۵
زبان‌ گفتاری لکی
مذهب شیعه
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا ۱۳۰۳ متر

بیسْتون یکی از شهرهای استان کرمانشاه در غرب ایران است. این شهر در ۲۷ کیلومتری شمال شرقی شهر کرمانشاه واقع است. شهر بیستون با جمعیت ۲٫۴۵۵ (برآورد ۱۳۸۳خ) در شهرستان هرسین در خاور این استان واقع شده. شهر بیستون در پای کوهی معروف به همین نام و در مسیر شهر کرمانشاه به همدان واقع شده‌است. دارای دو دهستان به نامهای چهر و مرکزی می‌باشد. این منطقه از دیرباز مورد توجه بوده و تقریباً از تمامی دوران تاریخی در آن یادگاری یافت می‌شود. این شهر در بخش بیستون شهرستان هرسین در پای کوهی معروف به همین نام و در مسیر شهر کرمانشاه به همدان واقع شده‌است. محل بیستون در میان شهرهای صحنه و کرمانشاه است و رودخانه گاماسیاب نیز در جنوب آن می‌گذرد. گویش مردم بیستون زبان لکی است. از نظر مذهب همگی اهل تشیع هستند.


وجه تسمیه

این محل در گذشته بغستون نام داشته به معنی جایگاه بغ، و آن به سبب اعتقاد روحانیون زرتشتی به این قسمت بوده که آن را نماد بغ(خدا) می‌دانسته‌اند، بعدها در اثر کثرت استعمال و مرور ایام به بیستون تغییر لفظ داده‌است.[۱]

تاریخچه

روستای قدیم بیستون تقریباً حدود ۱۰۰ خانه مسکونی بوده که در این ۱۰۰ خانه حدود ۱۵۰ خانوار زندگی می‌کردند. بیستون دارای یک خیابان یا بازار اصلی بود که این بازار از کاروانسرا شروع می‌شد و تا سراب یا برکه بیستون پایان می‌یافت. دارای حدوداً ۲۵ مغازه بود که این ۲۵ مغازه شامل قصابی خشکبار و میوه فروشی و نانوایی بود.[۲]

در سال ۱۳۴۹ خورشیدی دولت شروع به ساخت شهرکی در کنار بیستون کرد و برای تخلیه روستا به آنجا در سال ۱۳۵۴ حکم تخلیه به اهالی اعلام شد در همین حال شهرکی نیز برای کارکنان هلال احمر در چال یاورآباد ساختند.[۳]

پس از انقلاب ۵۷ مردم آغاز به ساخت‌وساز کردند. بر سر دو راهی صحنه و میان‌راهان و در محلی به نام پل آجری نیز مغازه‌داری گسترش یافت و به مرور زمان تبدیل به شهر بیستون شد که نام محلی آن سرپل بیستون است. امروزه بیشتر جمعیت این شهر را مهاجران روستاهای پیرامونی تشکیل می‌دهند. شهرک بیستون و شهرک الزهرا از شهرک‌های این شهر هستند.[۴]

آثار تاریخی

آقار اصلی محوطه بیستون از این قرار است:

تندیس هرکول، بنای بیستون، سراب بیستون، پل خسرو، غار بیستون، نیایشگاه مادی بیستون، پل بیستون (این پل به نام‌های پل کهنه، پل شاه عباسی، پل صفوی، پل نادرآباد و دینورآب معروف است)، غار تاریک بیستون و رشته کوه پراو، کاروانسرای بیستون، پل میان‌راهان و پل نوژی‌وران.[۵]

کتیبه بیستون، هشتمین اثر ایرانی پس از تخت جمشید، تخت سلیمان، چغازنبیل، نقش جهان، پاسارگاد و بم است که در سی‌امین نشست کمیته میراث جهانی در لیتوانی به ثبت رسید.[۶]

آثار تاریخی

ارکان/جوانرو بازدید : 501 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

جاده ساسانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
جاده ساسانی
اطلاعات کلی
نام جاده ساسانی
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان ایران بر پایه استان
شهرستان استان فارس
اطلاعات اثر
کاربری جاده
دیرینگی دوره ساسانیان
دورهٔ ساخت اثر دوره ساسانیان
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۶۰۸۳
تاریخ ثبت ملی ۸ مرداد ۱۳۸۱

جاده ساسانی مربوط به دوره ساسانیان است و در فارس، دامنه کوه شرف به رودخانه فیروز آباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۰۸۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

ارکان/جوانرو بازدید : 666 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)



غار شکار چیان
Hunters Cave.JPG
اطلاعات کلی
نام غار شکار چیان
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کرمانشاه
شهرستان بیستون
اطلاعات اثر
کاربری غار
دیرینگی دوران پارینه‌سنگی
دورهٔ ساخت اثر دوران پارینه‌سنگی
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۴۸۸۹
تاریخ ثبت ملی ۱۹ اسفند ۱۳۸۰

داستان کشف غار شکارچیان به سال ۱۹۴۹ (۱۳۲۸) و در سفر اکتشافی باستان شناس و انسان شناس آمریکایی به نام کارلتن کوون به غرب زاگرس باز می‌گردد. وی در زمستان آن سال به امید یافتن غار‌هایی با آثار آن عصر به ایران آمد. اولین هدف وی در این سفر بازدید از غار کوچکی بود که در نزدیکی کتیبه مشهور داریوش در بیستون فرار داشت و زبان‌شناسی بنام کامرون همزمان با مطالعه کتیبه آنرا دیده بود و بعدها به نام غار شکارچیان مشهور شد. کوون پس از بازدید اولیه از غار، چند ماه بعد به مدت دو هفته به کاوش در این غار پرداخت که منجر به کشف هزاران ابزار سنگی مربوط به فرهنگ موستری و بقایای استخوان حیوانات شکار شده‌ای چون گوزن و اسب وحشی شد. این یافته‌ها احتمالا بین ۷۰ تا ۴۰ هزار سال قدمت دارند.

کوون در بررسی مجموعه استخوان و دندان حیوانات یافت شده در کاوش به بخشی از استخوان ساعد و یک دندان پیشین برخورد که از نظر وی مربوط به انسان بودند. این دو نمونه استخوان و دندان همراه با سایر یافته‌های غار بیستون پس از کاوش به موزه دانشگاهی دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا منتقل شدند. وی در گزارش خود به اختصار به بقایای انسانی مذکور نیز پرداخت و این دو یافته را به همراه یک تکه از استخوان ران که در کاوش غاری بنام تمته در نزدیکی ارومیه کشف شده بود به انسان نئاندرتال نسبت داد. اخیرا این دو یافته مورد باز نگری قرار گرفت که نتایج آن به وسیله اریک ترینکاوس استاد دانشگاه واشنگتن و فریدون بیگلری باستان شناس پارینه سنگی (بخش پژوهشهای پارینه سنگی موزه ملی ایران) منتشر شده به تفصیل درباره این یافته‌ها و غار محل کشف آنها بحث شده‌است. در بازنگری این بقایا روشن شد که دندان یافت شده مربوط به انسان نیست و در واقع متعلق به گاوسانان است و کوون اشتباها آنرا به انسان نسبت داده‌است . اما قطعه ساعد یافت شده به مربوط به انسان است و دارای ویژگیهایی است که در استخوان ساعد انسانهای نئاندرتال قابل مشاهده‌است. به این ترتیب پس از گذشت نیم قرن نتایج مطالعه دقیق کهن‌ترین بقایای انسانی یافت شده در ایران نشان داد که کشور ما نیز بدون تردید در حوزه گسترش این انسان ریخت‌های دوران پلیستوسن قرار داشته‌است. به جز غار بیستون آثار فرهنگ موستری در چند غار دیگر در بیستون باقیمانده که در سال ۱۳۸۶ به وسیله بیگلری شناسایی و مطالعه شده‌اند.[۱]


ارکان/جوانرو بازدید : 472 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)



پل بیستون
اطلاعات کلی
نام پل بیستون
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کرمانشاه
شهرستان بیستون
اطلاعات اثر
کاربری پل
دیرینگی دوره صفوی
دورهٔ ساخت اثر دوره صفوی
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۷۶۵
تاریخ ثبت ملی ۵ بهمن ۱۳۴۶

پل بیستون مربوط به دوره صفوی است و در بیستون، ضلع شرقی شهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۴۶ با شمارهٔ ثبت ۷۶۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

ارکان/جوانرو بازدید : 471 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)



آرامگاه مالک.

آرامگاه مالک آرمگاهی در شهر سنقر از توابع استان کرمانشاه است. این آرامگاه هشت ضلعی دو قسمت دارد. فوقانی که از آجر ساخته شده و سردابه که از سنگهای تراش خورده ساخته شده. یقینا این آرامگاه متعلق به دوران تیموریان است چرا که چند سال اخیر 8 تابوت مربوط به دوران تیموریان کشف شد تقریبا سال 1379فردی پس از مطالعه کتاب دیرین راجع به بقعه مالک متوجه میشود که در سر آرامگاه زنجیری به وزن 8 کیلو آویزان است اما متاسفانه در آن سال ها به دلیل روشن کردن آتش در آرمگاه زنجیر طلا کاملا سیاه شده بود کسی متوجه ان نشده و سپس فرد زنجیره راخارج کرده و میبرد هم اکنون هم کسی از ان فرد ناشناس خبری ندارد.این مکان هم اکنون دارای یک در ورودی به طبقه فوقانی می‌باشد و راهی به طبقه زیرین یا سردابه در آن رویت نشده‌است.

ارکان/جوانرو بازدید : 784 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

قلعه شیان (ژیان)


قلعه شیان (ژیان)
اطلاعات کلی
نام قلعه شیان (ژیان)
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کرمانشاه
شهرستان شهرستان اسلام‌آباد غرب
اطلاعات اثر
کاربری قلعه
دیرینگی دوران پیش از تاریخ ایران باستان
دورهٔ ساخت اثر دوران پیش از تاریخ ایران باستان ، دوران‌های تاریخی پس از اسلام
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۸۴۲
تاریخ ثبت ملی ۱۹ تیر ۱۳۴۸

قلعه شیان (ژیان) مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان تا دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان اسلام‌آباد غرب، روستای شیان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۴۸ با شمارهٔ ثبت ۸۴۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

ارکان/جوانرو بازدید : 577 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

محوطه قلعه گوری


محوطه قلعه گوری
اطلاعات کلی
نام محوطه قلعه گوری
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کردستان
شهرستان شهرستان بیجار
اطلاعات اثر
کاربری قلعه، محوطه
دیرینگی دوره ساسانیان
دورهٔ ساخت اثر دوره ساسانیان، دوران‌های تاریخی پس از اسلام
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۶۹۱۹
تاریخ ثبت ملی ۱۰ دی ۱۳۸۱

محوطه قلعه گوری مربوط به دوره ساسانیان -قرون اولیه دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان بیجار، بخش چنگ الماس، روستای چهل امیران واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۹۱۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

ارکان/جوانرو بازدید : 487 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

سنگ‌نبشته اورامان


در ۴۵ کیلومتری شمال غربی کامیاران، در حدود ۵۰۰ متری شمال غرب روستای «تنگیور» در تنگه کوه‌های «زینانه»، در بلندترین نقطه صخره کوه، بقایای کتیبه و نقش برجسته ای به چشم می خورد که به خط میخی آشوری است و در یک طاق نما به ارتفاع ۱۲۰ و پهنای ۱۷۰ و عمق ۳۵ سانتی متر حجاری و نقش شده است.

درون طاق نما و درغرب آن، نقش برجسته انسانی به طول نیم متروعرض ۳۵ سانتی متر حک شده که احتمالا تصویر « سارگن دوم» پادشاه آشوری است. نقش شاه به صورت نیم رخ، با کلاهی استوانه ای و شبیه باشلاق، پای راست خود را در جلو و پای چپ را عقب قرار داده است. دست راست شاه به طرف بالا بلند شده و دست چپ در مقابل شکم قرار دارد.

در کنار این نقش برجسته، کتیبه ای به خط میخی با حدود ۵۰ سطر نوشته، در کادری به ابعاد ۱۲۰× ۱۲۰ سانتیمتر دیده می شود. این کتیبه به خط میخی و به زبان آشوری باستان است که پس از ستایش خدایان آشوری مانند خدای آشور، مردوک، نابو، سین، شمش و ایشتار به شرح پیروزی‌های خود پرداخته است و در ادامه به نقاط مختلف شهرها، روستاها و مناطقی که در این جنگ تصرف و ویران نموده، اشاره دارد. تاریخ کتیبه احتمالا مربوط به ا واخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد است.

ارکان/جوانرو بازدید : 533 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

رباط شاه عباسی


مختصات: ۴۷٫۰۵۷۳۲شرق ۳۴٫۳۰۸۱۵۹شمالی (نقشه)

رباط شاه عباسی
اطلاعات کلی
نام رباط شاه عباسی
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان کرمانشاه
شهرستان شهرستان کرمانشاه
اطلاعات اثر
کاربری رباط
دیرینگی دوره صفوی
دورهٔ ساخت اثر دوره صفوی
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۸۵۶
تاریخ ثبت ملی ۱۹ تیر ۱۳۴۸

رباط شاه عباسی مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان کرمانشاه، حوزه جلگه ماهیدشت واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۴۸ با شمارهٔ ثبت ۸۵۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

ارکان/جوانرو بازدید : 762 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

معبد آناهیتا (کنگاور)

ه)
بقایای نیایشگاه آناهیتا در کنگاور.

نیایشگاه آناهیتا بنای تاریخی که امروزه در شهر کنگاور واقع شده‌است. کنگاور در میانه راه امروزی همدان کرمانشاه و بر سر راه تاریخی هگمتانه تیسفون قرار گرفته‌است. این بنا با ۶/۴ هکتار وسعت، بر پشته صخره‌ای و مشرف به دشت گنگاور ساخته شده‌است. آناهیتا فرشته و نگهبان آب و فراوانی و زیبایی و باروری در نزد ایرانیان دارای مقام بلند و ارجمندی بوده‌است. این بنا دارای ۲۲۰ متر درازا و ۲۱۰ متر پهنا و کلفتی دیوار محیطی آن به ۵/۱۸ متر می‌رسد.فراز این اثر تاریخی ردیفی از ستون‌های سنگی بر پا بوده که بلندای هر ستون ۵۴/۲ متر است. وردی بنا به وسیله پلکان دو طرفه در جبههٔ جنوبی تعبیه شده و در جبههٔ شمال خاوری پلکان یک طرفه راه دسترسی به این مکان را ممکن ساخته‌است. معدن سنگ چهل مران در ۲ کیلومتری باختر این بنا قرار دارد و اکنون سنگ‌های نیمه تراش میان ستون و سنگ‌های نما در سطوح معدن از همان زمان باقی مانده‌است. قدمت این بنا را به دورهٔ اشکانی و ساسانی نسبت داده، نشانه‌ها و واژه‌های دوره ساسانی بر روی سنگ‌ها حک گردیده‌است.

سبک معماری بنا شیوه پارتی است.[۱]

پیشینه کاوش‌های باستان‌شناسی در نیایشگاه آناهیتا [ویرایش]

در تابستان سال ۱۳۴۷ برای نخستین بار هیئتی در تپهٔ ناهید کنگاور به کاوش‌های باستان‌شناسی پرداخت. پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که از مجموع تپه، تقریباً حدود پنجاه و سه هزار متر مربع به بنای تاریخی اختصاص دارد که به جز چند سر ستون شکسته و تعدادی حجاری‌های پراکنده در کنار کوره‌های آهک پزی که چند سال قبل از آن تعطیل شده بود چیز دیگری مشهود نیست، با این حساب مجموعهٔ معماری در زیر محله‌ها مدفون بود. اعضای هیئت عکس هوایی کنگاور را که در سال ۱۹۳۲ میلادی به وسیلهٔ آقای اریخ اشمیت تهیه شده بود، پس از تعبیر و تفسیر و یافتن گرته و اثری از امتداد ابهام آمیز دیوار و صفهٔ تاریخی مدفون، مورد استفاده قرار داد و موفق گردید بخشی از دیوار شرقی را در آن تشخیص داده و پس از کاوش، آن قسمت از صفه را از خاک ایام آزاد نماید. (این فصل سه ماه طول کشید.)

کاوش از ناحیه آزاد محله، از شصت متری منتهی الیه جنوب شرقی تپه، در شش ترانشهٔ ده متری آغاز گردید. در این محوطه که قبلاً هیچ اثری در روی خاک قابل رویت نبود، دفعتاً پس از چند روز حفاری، حجاری‌های فراوانی چهره از حجاب خاک گشود و عرض و طول خود را عیان ساخت. در هر ترانشه پس از سه ماه کار و فعالیت دو ستون قطور و منضمات آن‌ها که عبارت از ته ستون، سرستون، گیلویی و حجاری‌های نمای دیوار بود رخ نموده و در این شصت متر طول، دوازده ستون سالم و چند تایی شکسته از خاک بیرون آورده شد. از دوازده ستون، نه ستون سالم سه ستون نیمه سالم و به همین ترتیب اجزاء دیگر.

در این مرحله توانسته بودند ضخامت دیوار ستون دار، تعداد ستون‌ها، فواصل آن‌ها از یکدیگر، قطر، پیرامون و سایر ابعاد و اندازه‌ها را به طور نه چندان دقیق ولی در هر حال فارغ از تصور و تخیل تعیین نموده و با تهیهٔ تعدادی عکس، سند و اشیاء کشف شده از جمله چندین تابوت سفالین و گوشواره‌های طلا و سکه‌هایی از دوران تاریخی که در زیر سر اجساد، داخل تابوت‌ها و مقبره‌ها یافت شده بودند، در مجموع گزارش نسبتاً قانع کننده‌ای را فراهم آورند که بر اساس واقعیات تنظیم شده بود.

سپس امر خرید و کار تخریب و زدودن خانه‌ها، مساکن، محله‌ها، معابر و دکاکین قریه‌ای که کاملاً روی معماری تاریخی«نیایشگاه آناهیتاً را پوشانده و در بین مردم منطقه به محلهٔ «گچ کن» معروف بود، وارد مراحل عملی و جدی گردید و پا به پای آن کاوش‌های باستان‌شناسی نیز ادامه یافت.

کم‌کم و در فصول مختلف پژوهش و بررسی، مردم قریهٔ گچ کن در خانه‌های جدید ماوی گزیدند و بیغوله‌های خشت و گلی تخریب و عملیات شناسایی و کاوش ادامه داده شد تا بالاخره مساحتی بالغ بر پنجاه و پنج هزار متر مربع به طور کلی تخلیه و بنای تاریخی و حریم آن کاملاً معین و مشخص گردید.

با آغاز فعالیت‌های هیأت کاوش نیایشگاه آناهیتا در سال ۱۳۴۷ و پس از خرید و تخریب منازل مسکونی بالای تپه و اطراف آن نقشه و موقعیت مکانی این بنای تاریخی تهیه گردید. بنای معروف به نیایشگاه آناهیتا در مرکز شهر کنگاور و بر سر راه امروزی همدان – کرمانشاه واقع شده‌است. این بنا بروی تپه طبیعی با حداکثر ارتفاع۳۲ متر نسبت به زمین‌های اطراف ساخته شده‌است. در گوشه شمال‌غرب این بنا امامزاده و مسجدی برپاست.

ارکان/جوانرو بازدید : 527 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)



کرمانجی (به کردی: Kurmancî) که به آن کرمانجی شمالی هم گفته می‌شود یکی از گویش‌های اصلی کردی است. برخی منابع از گویش سورانی با نام «کرمانجی جنوبی» یاد می‌کنند.

کرمانجی سرشتی قدیمی‌تر و اصلی‌تر را نسبت به دیگر گویش‌های کردی حفظ کرده چرا که دیگر گویش‌های کردی به خاطر نفوذ دراز مدت فارسی و گورانی و شاید جذب یک زیرلایه مشخص ایرانی، دستخوش دگرگونی‌های چشمگیر شده‌اند.

فهم زبان گویشوران کرمانجی و سورانی برای یک‌دیگر در ابتدا کمی مشکل است اما پس از مدت کوتاهی به راحتی قادر به برقراری ارتباط با هم خواهند بود 


گستره

کرمانجی در سرتاسر کردستان ترکیه و کردستان سوریه، بخشی از کردستان عراق، استان آذربایجان غربی در شهرستان‌های ارومیه، سلماس، خوی، ماکو، چالدران تکلم می‌شود. همچنین در شمال شرق ایران و در استان‌های خراسان شمالی و خراسان رضوی گویش غالب در شهرستان‌های بجنورد، اسفراین، قوچان، شیروان، کلات نادری و "مانه و سملقان"، کرمانجی است.کرمانجی در شهرستان‌های درگز، چناران و فاروج با در اختیار داشتن درصدی بالا، زبان دوم است. با توجه به مهاجرت‌های گستره از سایر شهرهای کرد زبان شمال خراسان به مشهد شمار کرمانج‌های ساکن در مشهد قابل توجه است [۵]. در روستاهایی در شهرستان رودبار استان گیلان به ویژه در بخش عمارلو كه شامل دو بخش میباشد كه عمده ساكنان بخش خورگام كه شامل روستاهای بره سر چها محل جلالده وبیش از یكصد پارچه ابادی و روستا به زبان كرماجی صحبت میكنندپیرکوه و کرماک و دوسالدیه عمارلو و برخی روستاهای سیاهکل و نیز در قسمت‌های کردنشین ارمنستان و قزاقستان و استان‌های کلباژار و زنگلان در جمهوری آذربایجان به کردی کرمانجی تکلم می‌شود. بیشتر کردهای ساکن اروپا به زبان کرمانجی تکلم می‌کنند. کرمانجی با آنکه از لهجه‌های مختلفی تشکیل شده‌است ولی لهجه مرجع و کتابی (معیار) آن به لهجه جزیری در کردستان ترکیه شبیه‌است که از زمان‌های دور شاعران و نویسندگانی مانند احمد خانی، ملای جزیری، فقی تیران، ماموستا جیگر خوین و علی حریری آثار ارزشمندی را خلق کرده‌اند.

شرانی، شاقی {شکاکی}، موصولانلو، زاخورانی و صربیانی و شاهیندژ و بعضی از روستاهای شهرستان هشترود و ماه نشان در آذربایجان شرقی به این گویش سخن می‌گویند.این فقط گوشه‌ای از مناطقی بود که در آن کرمانجی مرسوم است ** در مناطق دیگری مثل منطقه اوریاد درحوالی میانه و در روستاهای هشترود و شهرستان پری در آذربایجان شرقی نیز تا چند سال پیش مردم آنجا پوشش کرمانجی داشتند و به این گویش سخن می‌گفتند که به تدریج و به علل خاص زبان خود را کنار گذاشته وروستای علی زینل ترکی صحبت کردند گرچه هنوز زبان کرمانجی در پیرمردان و پیرزنان آن نواحی استفاده می‌شود.* در خراسان بزرگ نیز کرمانجی در مناطق شمالی آن، شمال خطی که مشهد را به بجنورد اتصال می‏‏دهد و به مرز ترکمنستان محدود می‌شود، تکلم می‌شود. ساکنین برخی روستاهای ترکمنستان که هم مرز با ایران هستند مانند روستای فیروزه نیز به این زبان تکلم می‌کنند.

در اطراف شهرستان خلخال واقع در استان اردبیل نیز روستاهایی به زبان کرمانجی تکلم می‌کنند که از شمال به جنوب عبارتند از: میل آغاردان، بلوکانلو، مصطفی لو، پیر انلو، چملوگبین، اوجغاز، مورستان، کلستان علیا، حاجی آباد، کلستان سفلی، لنبر، نواشنق، آقبلاغ کرد، غفور آباد، کالار، چلنبر، داودخانی، خداقلی قشلاق و دلیلر [۶]

بیش از دو سوم از کردزبانان جهان به گویش کرمانجی تکلم می‌کنند.

الفبا و نوشتار [ویرایش]

نوشتار اصلی: زبان کردی

برای نوشتن کرمانجی در ترکیه و سوریه از حروف لاتین، در کردستان عراق و ایران از خط عربی و در قسمت کردنشین ارمنستان از خط سیریلیک استفاده می‌شود. در استان‌های خراسان رضوی، خراسان شمالی و آذربایجان غربی به عنوان مهمترین استان‌های کرمانج‌نشین در ایران، کاربرد حروف لاتین در حال گسترش است.

الفبای کردی از ۳۱ حرف تشکیل می‌شود:

A B C Ç D E Ê F G H I Î J K L M N O P Q R S Ş T U Û V W X Y Z


زبان کردی دارای ۸ مصوت است:


کردی a e ê i î o u û
فارسی آ (مثل آرام) أ (مثل اندک) إ مثل (امروز) ‌ای کوتاه (در فارسی معادل ندارد) ‌ای (مثل ایلام) أ (مثل أردک) او کوتاه (در فارسی معادل ندارد) او (مثل دوست)

و نیز دارای ۲۳ صامت است:

کردی b c ç d f g h j k l m n p q r s ş t v w x y z
فارسی ب ج چ د ف گ ه ژ ک ل م ن پ ق ر س ش ت و (مثل ویژگی) و (مثلwindow) خ ی (مثل یاور) ز

ارکان/جوانرو بازدید : 707 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

طوایف کرد در شرق ایران

  • کردهای بلوچستان:
  • طایفه‌های سهراب زایی، مصطفی زایی، میرابلوچ زایی، گدازایی، شه کرم زایی، الله رسان زایی، جمال زایی، کمال خانی زایی، علم خان زایی، درزاده، غلام رسان زایی، شهدادزایی، سید خان زایی، سالار زایی، علما خان زایی، میریحیا زایی، مرادزایی، گل محمود زایی، ناگزی زایی شهمراد زایی، گنگدازایی، بولگاک زایی، متیم زایی، عجب زایی، کرم زایی، ناروزایی.[نیازمند منبع]

در استان خراسان شمالی و قسمت‌هایی از خراسان رضوی نیز مناطقی وجود دارند که مردم در آن مناطق به زبان کردی صحبت می‌کنند که از این میان می‌توان به مناطق: اسفراین، بجنورد، شیروان، قوچان، درگز، چناران و باجگیران اشاره نمود. مردم کردتبار این مناطق بنا به روایت تاریخ از ایل افشار هستند که در زمان شاه عباس از منطقه غرب دریاچه اورمیه به این نواحی برای محافظت از مرزهای ایران کوچ داده شدند و بنا به روایتی دیگر شاه شاه عباس آنان را به خاطر تضعیف سرکشی خان‌های کرمانجی و استفاده از آنان در مقابله با حملات بی‌امان ازبکان به خراسان بزرگ کوچاند.[۵]

  • طوایف زعفرانلو، ارامانلو، سعدانلو، کیوانلو، عمارلو، شادلو، بچاوند، باوه نور در قوچان که همگی از ایل بزرگ حسنلو هستند، کاوانلو در رادکان، دوانلو در مزوج و بجنورد، عمارلو در نیشابور، ایزانلو در شیروان، شیخ امیرانلو، سووانلو، پیچپرانلو، شاملو، بهادرانلو در قوچان، پالکانو در جیرستان، پهلوانلو در باجگیران، توپکانلو، تیتکانلو، حمزه لو، رشوانلو، رودکانلو، زیدانلو در قوچان و بجنورد و درگز، سیوکانلو در اوغار، کم کیلانلو در باجگیران، سپرسپرانلو در جیرستان، شهرانلو، دولت خانی و شیخکانلو در اوغار و چناران و قاسملو در اسفراین در درگز، طایفه‌های شیخوانلو، باچوانلو، قراچورلو، زیدانلو، مادانلو (بادانلو)، کیکانلو، پالکانلو، کیوانلو، زنگنه، تورانلو، دوله شانلو، ارتکانلو، بریوان لو، چگنی، صوفیانلو، بادلو، کپکانلو، گوشانلو، گیلانلو و...
  • کلات: اردلان، شارلو، گوشانلو، ترسانلو، بادللو و... ایل‌ها و طوایف دیگری را می‌توان نام برد که در سراسر ایران پراکنده‌اند، که یادآوری آنها نیز بتدریج صورت میگیرد.
  • توپکانلوها یکی از گروههای کُرد پراکنده در استان خراسان هستند که خود را (توپان) می‌نامند و توپان را واژه‌ای کردی به معنای انبوه جمعیت یا درخت می‌دانند. برخی این معنا را به سبب پرجمعیت‌ بودن توپکانلوها در میان عشایر خراسان دانسته‌اند. [۹] این احتمال وجود دارد که چون این ایشان در صنعت سر رشته داشته اند توپچی، توپ‌های جنگی بوده اند.

بنابر شواهد تاریخی خاستگاه اصلی توپکانلوها به احتمال قوی مناطق غرب ایران و کردستان بوده است. آنها نیز مانند دیگر گروههای کرد خراسان به تدریج در دورهٔ حکومت شاه اسماعیل اول (۹۰۷-۹۳۰ق/۱۵۰۱-۱۵۲۴م)، شاه عباس اول صفوی (۹۹۶-۱۰۳۸ق/۱۵۸۸-۱۶۲۹م) و نادرشاه افشار (۱۱۴۸-۱۱۶۰ق/۱۷۳۵-۱۷۴۷م) برای مقابله با ترکمنها و ازبکها به‌ سرحدات شمال شرق کشور کوچانده شدند. [۱۰] و در نواحی چکنه، مشهد، جوین، نیشابور، دشت تقی، درگز، قوچان، شیروان، سرخس، اسفراین و بینالود استان خراسان اسکان یافتند .

درگذشته شمار بسیاری از توپکانلوها کوچنده بودند و میان نواحی ییلاقی دامنهٔ کوههای شاه‌جهان و آلاداغ، حاشیهٔ رودخانهٔ اترک و نواحی اطراف مراوه تپه و نواحی قشلاقی اطراف سرخس، کشف‌رود و مزدوران کوچ می‌کردند . ایوانف که در اوایل سدهٔ ۲۰م در میان کردهای خراسان بوده است، از گستردگی کوچ توپکانلوها و اتحاد و همبستگی آنها در کوچ اظهار تعجب می‌کند و می‌گوید: کوچ توپکانلوها که چند هفته در مسافتی طولانی طول می‌کشید، بیشتر بدون پیشامدهای ناگوار و دزدی خاتمه می‌یافت . امروزه بیشتر توپکانلوها یکجانشین شده‌اند و در روستاها و شهرها اسکان یافته‌اند، اما شمار اندکی از آنها هنوز میان دهستانهای شهرستانهای اسفراین، بجنورد، برد اسکن، چناران، درگز، سبزوار، سرخس، شیروان، طبس و... استان خراسان ییلاق و قشلاق می‌کنند (سرشماری، جمعیت، ۵۴-۷۱).

زبان مادری توپکانلوها مانند گروههای دیگر کرد خراسان، کردی، و احتمالاً از دستهٔ گویشهای مُکری بوده است. درآمیختگی و همزیستی کردهای خراسان با همسایگان ترک و ترکمن در چند صد سال گذشته، سبب شده که بسیاری از عناصر فرهنگ کردی گروههای قومی کُرد، از جمله زبان، جایش را به زبان و فرهنگ ترک و ترکمن بدهد؛ از این‌رو ایوانف شناسایی هویت کردهای خراسان را مشکل دانسته است و آنها را ترک‌زبانان یا ترکمن‌شده‌هایی می‌داند که رفته رفته هویت کردی را از دست می‌دهند

ارکان/جوانرو بازدید : 516 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

طوایف کرد در جنوب ایران

  • کردهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری:
  • طایفه‌های کرد و کرد زنگنه در نواحی باغ ملک که امروز به گویش بختیاری تکلم می کنند.

  • کردهای استان فارس : در تاریخ نام بیشتری از آنها بوده و امروزه تنها در برخی روستاهای توابع کازرون مانند عبدو و کرون باقیمانده اند. زبانشان حالتی میان فارسی و کردی دارد اما ویژگیهای زبان کردی و اصطلاحات کردی در میانشان رایج است. برخی از طوایف کوهمره سرخی نیز کرد تبار می باشند که زبانشان ویژگیهای زبان کردی را دارا است.

در حال حاضر در استان فارس، گروهی از کردها زندگی می کنند که خود را کرونی می نامند این گروه در حدود 1000 خانوار هستند که در روستاهای شیراز و کازرون و سپیدان زندگی می کنند. سه روستا صد در صد کرد و 11 روستای مشترک با فارسها. اینها به زبان کردی کرمانشاهی صحبت می کنند. 17 خانوار از کردهای شیراز هنوز کوچ روی می کنند. در لارستان فارس 10 هزار نفر کرد هستند که پیرو مذهب اهل سنت شافعی بوده اند.

از طایفه‌های کرد پارس، که نام آنان در متون قرون اولیه اسلامی درج شده، برخی تاکنون پابرجا هستند. طایفه‌های شش گانه سرخی (سهری و سهرکیه مندرج در متون فوق) و مهرکی و بککی، که در منطقه کوهمره سرخی می‌زیند، بازماندگان «اکراد پارس» عهد ساسانی اند.

  • کردهای کرمان:
  • طایفه‌های بامری در جبال بارز، لک در پاریز، خواجوینی (خواجه وند) و افشارقاسملو (قاسم اولادی).

ردپای کردهای کرمان تا کهنوج و بم هم دنبال شده است. مهنی ها در سیرجان و رفسنجان هستند؛ در دامنه کوههای بارز. 

رموم فارس

ارکان/جوانرو بازدید : 552 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (1)
  • کردهای دماوند و خوار و ورامین: طایفه‌های کردبچه، جاوان (جابان)، شادلو، زعفرانلو، بوربور، ایزانلو، قراچورلو، پازوکی.
  • کردهای استان سمنان(در شاهرود): چگنی، رشوند.
  • کردهای گرمسار شامل دو طایفه شادلو و قراچورلو می باشند. تاریخ استقرار آنها به سال ۱۰۰۶ هـ.ق که حرکت تاریخی کرد از جنوب قفقاز به آذربایجان و از آنجا به خوار و ورامین و از آنجا به خراسان انتقال یافته اند، می رسد. برخی از قراچورلوها و شادلوها درخوار و ورامین اسکان یافته اند. کردها در روستاهای حسین آباد کردها، علی آباد، قلعه خرابه و جلیل آباد ساکنند. مسعود کیهان در سال ۱۳۱۱ هـ .ش تعداد آنها را ۱۲۰ خانوار نوشته است.

ارکان/جوانرو بازدید : 581 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

طوایف کرد در غرب ایران

  • کردهای کردستان:
  • کردهای بانه : طایفه‌های شهیدی، بهرام بیگی، احمدی، توکلی، لطف الله بیگی و...
  • کردهای منطقه سقز : فیض الله بیگی، گورک، تیله کوهی، جاف، سقز، کلالی و افشار و...
  • کردهای منطقه سنندج : طایفه‌های اردلان سنندجی: حبیبی، کلماسی، زند، آصف، اردلان، شاه ویسی، بابان، وکیل. صادق وزیری مسعود وزیری، معتمد وزیری، آصف وزیری، مردوخی و...
  • کردهای منطقه کامیاران: طایفه‌های کمانگر، لطف الله بیگی، شهیدی، کشککی احمدی.
  • کردهای کرمانشاه:
  • ایل‌ها و طایفه‌های : زنگنه، سنجابی، کلهر، گوران، قبادی، چوپان، کاوه، باباخانی، ولدبیگی، مصطفی سلطانی، کانی سانی.
  • کردهای منطقه جوانرود : عناقی، امامی، رستم بیگی، باباخانی و...

ارکان/جوانرو بازدید : 482 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

طوایف کرد البرز مرکزی 

گیلان

شهرستان رودبار و پیرامون ( شهرستان طارم، رودبار الموت، شهرستان سیاهکل و شهرستان تنکابن ) کانون کردنشین استان گیلان شمرده می شود؛ در نتیجه تیره های بزرگ کرد زبان به ویژه عمارلو در سرتاسر این نواحی حضور انبوه دارند.


از کنفدراسیون عمارلو تیره های زیر در شهرستان رودبار می زیند:

در بخش عمارلو شهرستان رودبار: عمارلو، قبه کرانلو، استاجلو، بیجانلو، بیشانلو، شمخانلو

در بخش مرکزی شهرستان رودبار (رحمت آباد): برامکله، حاتمی، پیراصلو، عمارلو

در بخش مرکزی شهرستان رودبار (گلوگاه): بهتویی، ولی یاری، باجلانی، چمشگزک و کلهر و رشوند


زنجان تا منطقه تاکستان قزوین [ویرایش]

زعفرانلو، ارامانلو، کیوانلو، قراچورلو، عمارلو، شادلو، باوه نور و....

قزوین [ویرایش]

طایفه چگنی، جلیلوند، مافی، رشوند، کاکاوند، باجلانی، پاپلی، قیاسوند، کرمانی، ولی یاری و.. کردهای منطقه تاکستان قزوین و (زنجان): زعفرانلو، ارامانلو، کیوانلو، قراچورلو، عمارلو، شادلو، باوه نور و....

کردهای مازندران [ویرایش]

جهان بیگلو، ملانلو، دراره ده ساری: عبدالملکی و...، تیره‌های کلبادی، مسگر، اشکارگر، خواجه وند، در کلارشتاق شرف وند، کجور: طایفه لک، طایفه‌های قیاسوند، اصانلو، ایرانلو. کردهای گرگان: طایفه‌های حسنوند، کاکاوند، طایفه‌های کرد در کرد کوی: زعفرانلو، کاکاوند، جهانبگلو، عمرانلو، دوانلو، سپانلو، منوچهرلو، عرب خویشانلو، حسینلو، طایفه‌های کرد زیدی، باباکردی، کتولی و...

زنجان تا منطقه تاکستان قزوین

زعفرانلو، ارامانلو، کیوانلو، قراچورلو، عمارلو، شادلو، باوه نور و...

قزوین

طایفه چگنی، جلیلوند، مافی، رشوند، کاکاوند، باجلانی، پاپلی، قیاسوند، کرمانی، ولی یاری و.. کردهای منطقه تاکستان قزوین و (زنجان): زعفرانلو، ارامانلو، کیوانلو، قراچورلو، عمارلو، شادلو، باوه نور و....

ارکان/جوانرو بازدید : 518 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)
ا
ادامه نبش قبر گورهای جمعی کردهای عراق
به گزارش پرس تی‌وی، دولت عراق همچنان عملیات بیرون‌آوردن اجساد کردهایی را که در زمان دیکتاتور سابق عراق قتل‌عام شده و در دست‌کم 300 گور جمعی مدفون شده‌اند، ادامه می‌هد.


دولت عراق با وجود مشکلات فراوان مالی و کمبود نیروی انسانی، همچنان عملیات نبش قبر کردهای کشته‌شده در زمان دیکتاتوری صدام حسین در عراق را ادامه می‌دهد.

بنا بر اعلام دولت منطقه‌ای نیمه خودمختار کردستان، بیش از سه چهارم از گورهای دسته جمعی موجود در عراق، حاوی اجساد کردها است.

بر اساس این گزارش، در نزدیکی روستایی در استان القادسیه واقع در مرکز عراق، اجساد 497 کرد در گورهای دسته‌جمعی کشف و به شهر اربیل مرکز کردستان عراق، منتقل شده است.

آرام احمد وزیر شهدا و انفال کردستان عراق به پرس تی‌وی گفت: "شش ماه برای یافتن این گورها تلاش کردیم. اجساد با استفاده از کارت‌های شناسایی و لباس‌های آن‌ها شناسایی شدند."

وی افزود: "دو گروه دیگر نیز در منطقه و به ویژه در اطراف نجف مشغول جستجو هستند."

این قتل‌عام‌ها بین سال‌های 1986 و 1989 تحت نام "کمپین انفال" به دست رژیم دیکتاتور سابق عراق و به رهبری علی حسن المجید التکریتی معروف به علی شیمیایی، انجام شد.

در "کمپین انفال" که از سوی دادگاه بین المللی در لاهه به عنوان نسل‌کشی شناخته شده است، حدود 180هزار کرد عراقی کشته شدند و چهار هزار و 500 روستا در مناطق شمال عراق ویران شد.

رژیم بعث عراق، کردها را خائن و کافر می‌د‌انست و معتقد بود با آنان نباید همچون انسان رفتار کرد.

"کمپین انفال" همچنین دیگر جوامع اقلیت در عراق از جمله آشوری‌ها، یزیدى‏ها، شابك‏ها، یهودیان و مندائیان را هدف قرار داد.

ارکان/جوانرو بازدید : 593 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


ایرانیانی که بلافاصله پس از بمباران حلبچه توسط بعثی ها ،وارد شهر حلبچه می شوند از داخل خانه ای صدایی می شنوند و هنگامی که وارد خانه می شوند طفل 4 ماهه ای را می بینند که در حال گریه کردن است .
کد خبر: ۷۵۸۳۶
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۸۸ - ۱۴:۱۸
عصر ایران ـ علی اسمین 21 ساله یکی از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه پس از 21 سال زندگی در ایران، در نهایت روز جمعه توانست مادر خود را در آغوش بگیرد.

بمباران شیمیایی حلبچه هنگامی روی داد که علی اسمین 4 ماهه بود. او به همراه 5 خواهر و برادر و نیز پدرش در خانه بود و مادر برای خرید به خارج از خانه رفته بود.

روزنامه لوس آنجلس تایمز در گزارشی در این باره می نویسد: نیروهای ایرانی که بلافاصله پس از بمباران حلبچه توسط بعثی ها، وارد شهر حلبچه می شوند از داخل خانه ای صدایی می شنوند و هنگامی که وارد خانه می شوند طفل 4 ماهه ای را می بینند که در حال گریه کردن است .

همه اعضای خانواده این کودک مرده بودند و این نوزاد 4 ماهه از سوی ایرانی ها به ایران منتقل می شود . در ابتدا قرار بر این بود که طبق قوانین ایران ، علی به پرورشگاه منتقل شود ، اما زنی ایرانی به نام " کبری حمید پور" سرپرستی نوزاد 4 ماهه را به عهده می گیرد و نام او را علی می گذارد و به همراه دو فرزند پسر دیگر خود او را بزرگ می کند.

مادر ایرانی علی سه سال پیش بدرود حیات می گوید و 3 ماه پیش یکی از آشنایان خانواده ایرانی "علی اسمین"، در ملاقاتی با مقامات دولت اقلیم کردستان عراق موضوع را روایت می کند.


مقامات اقلیم کردستان عراق لیستی 41 نفره از گم شدگان حادثه بمباران شیمیایی حلبچه را به او نشان می دهند. علی اسمین به کردستان عراق می رود و 6 خانواده ادعا می کنند که او فرزند آنهاست.

در نهایت با انجام آزمایش " DNA " مادر واقعی 58 ساله علی اسمین به نام " فاطمه محمد صالح " پیدا می شود.

روز جمعه (13 آذر) علی برای نخستین بار مادر واقعی خود را می بیند و اسم واقعی خود را که " زمنکو محمد احمد " بود از زبان مادرش می شنود.

علی اسمین کردی بلد نیست و فقط زبان فارسی می داند ولی او امروز در کنار خانواده اصلی اش است . او می گوید که به هر دو خانواده ایرانی و عراقی خود دلبسته است .

علی اسمین در روایت روابط خود با مادر ایرانی اش می گوید:" او بسیار با من مهربان بود و هنگامی که من در سن هفت سالگی به مدرسه رفتم به من گفت که مادر و پدر من در عراق هستند و ماجرای روی داده را توصیف کرد."

جالب اینجاست که مادر واقعی علی هم جزء بازماندگانی بود که برای مداوا به تهران منتقل شد. او پس از مداوا حتی برای یافتن پسر گم شده خودش اقدام می کند و در روزنامه ها آگهی می دهد و به بیمارستان ها و دیگر مراکز سر می زند اما قسمت این بود تا بدون فرزندش به عراق باز گردد.

این نخستین سخنان این مادر جدا مانده از فرزند پس از در آغوش گرفتن پسرش بود: " آه خدای من. نمی دانم رویاست یا واقعیت."

برای علی و همه کسانی که در فراق خانواده و دیار خود روز می گذرانند آرزوی وصل و سلامتی داریم

ارکان/جوانرو بازدید : 636 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

حلبچه


حلبچه
هه‌له‌بجه
یادمان قربانیان حمله شیمیایی به حلبچه.عکس از احمد ناطقی
مختصات جغرافیایی مختصات: شرقی′۵۹°۴۵ شمالی′۱۱°۳۵
کشور Flag of Iraq.svg عراق
منطقه Flag of Kurdistan.svg کردستان عراق
استان استان سلیمانیه

Shehîdî Kurdistan
جمعیت حدود ۸۰٫۰۰۰ (۲۰۰۷)
مساحت ، کیلومتر مربع
تراکم جمعیت کیلومتر مربع
پیش شماره
وبگاه

حَلَبچه یا حلبجه (به کردی: هه‌له‌بجه Helebce) از شهرهای کردستان عراق در ۱۰-۱۵ کیلومتری مرز ایران و ۲۲۵ کیلومتری شمال شرقی بغداد است. این شهر در منطقه شهرزور عراق قرار دارد.


جغرافیا

جمعیت حلبچه در حدود ۸۰٫۰۰۰ نفر است که بیشتر ایشان کرد هستند. حلبچه از مناطق گورانی‌ (هورامی) زبان بوده که در آن کردی سورانی به مرور جانشین گویش گورانی گشته‌است.

تاریخچه

بمباران شیمیایی

ساکنان حلبچه در جریان جنگ ایران و عراق، در تاریخ ۱۶ تا ۱۷ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم وقت عراق طی عملیاتی مرسوم به عملیات انفال بمباران شیمیایی شدند و پیرامون آن حدود ۱۸۲ هزار نفر به‌ویژه کودکان و زنان و سالخوردگان آن کشته شدند. حلبچه در آن زمان در اشغال نیروهای ایرانی و همچنین در دست گروه‌های کرد بود.

احمد ناطقی و سعید صادقی عکاسانی بودند که همزمان با بمباران، در کوچه‌های حلبچه بودند وعکسهای مهمی از قربانیان حلبچه ثبت کردند انتشارعکسهای آن‌ها به دلیل آنکه در لحظه مرگ قربانیان گرفته شد؛ تکان دهنده بود و تاثیر فراوانی بر افکار عمومی جهان گذاشت عکس عمر خاور (مرد کردی که کودکی را در آغوش دارد) از آثار احمد ناطقی و تندیس همین تصویر در چند جای حلبچه ساخته ونصب شده‌است

قربانیان حمله شیمیایی حلبچه.عکس از احمد ناطقی
Chemical weapons Halabja Iraq March 1988.jpg

ناگفته نماند ساسان مویدی، علی فریدونی و شهید سعید جانبزرگی «از عکاسان قربانی حلبچه» نیز در حلبچه عکاسی کرده اند؛ که کتابی به نام حلبچه (بهار۱۳۶۷)از مجموعه عکس‌های شهید سعیدجانبزرگی، سعید صادقی، ساسان مویدی، علی فریدونی و احمد ناطقی توسط انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران (سروش)به چاپ رسیده‌است.

شایان ذکر است عکاسان سایر کشورهای جهان دو روز بعد از این جنازه عکس گرفته‌اند اما بدلیل گذشت زمان جنازه‌ها از حالت اولیه خارج شده واز تاثیر گذاری کمتری برخوردار بود

گازهای سمی به‌کاررفته از سوی دولت عراق در حلبچه گاز خردل، سارین، تابون و وی‌اکس بود که از سوی برخی دولت‌های غربی به رژیم بعث عراق تحویل داده شده بود و معامله‌گر هلندی فرانس فان آنرات در این مسئله نقش کلیدی داشت.

کیهان کلهر نیز قطعه‌ای به یاد قربانیان حلبچه نواخت که در آلبوم شهر خاموش منتشر شد.



ارکان/جوانرو بازدید : 714 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

بمباران شیمیایی حلبچه

تاریخچه استفاده از سلاح شیمیاییكنوانسیون منع جنگ افزارهای شیمیایی

چگونگی كسب توانایی عراق در زمینه ی جنگ ا فزارهای شیمیاییتوانایی شیمیایی عراق در آغاز جنگ تحمیلی

تاریخچه استفاده از سلاح شیمیایی

قبل از جنگ جهانی اول در سال 1763 میلادی امریكایی ها سلاح شیمیایی را علیه سرخپوستان كه صاحبان اصلی سرزمین امریكا بودند، به كار گرفتند.

در جنگ جهانی اول در سال 1915 میلادی سلاح شیمیایی از سوی نیروهای آلمانی به كار گرفته شد و سپس دیگر كشورها استفاده از آن را در برنامه های جنگی خود گنجاندند.

پس از جنگ جهانی دوم، انگلیسی ها در سال 1951 میلادی از ماده ی فیتوتوكسین در مالایا علیه استقلال طلبان این سرزمین استفاده كردند.

امریكا در جنگ ویتنام، كامبوج و لائوس، مواد شیمیایی و میكروبی را به كار برد. در سال 1975، ویتنامی ها مواد شیمیایی را در كامبوج علیه خمرهای سرخ، به كار بردند.

در سال 1979، ارتش شوروی (سابق)، در اشغال افغانستان از این گونه سلاح ها استفاده كرد.

رژیم نژاد پرست افریقای جنوبی در 8 مارس 1982 میلادی از یك نوع ماده ی سمی علیه نیروهای سواپو در نامیبیا بهره گرفت.

رژیم بعث عراق، در طول جنگ تحمیلی به طور مكرر علیه رزمندگان اسلام از انواع سلاح های شیمیایی استفاده كرد.

اولین تلاش ها برای اعمال ممنوعیت استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیك در اعلامیه های 1868 سن پطرزبورگ، 1874 بروكسل و 1898 لاهه نمایان شد، امّا هیچ كدام از آن ها به تنظیم یك معاهده ی بین المللی نیانجامید.      

در نتیجه ی كوشش های فراوان، سرانجام در سال 1907، یك معاهده ی بین المللی كه از نظر حقوقی تعهد آور بود تنظیم شد. با شروع جنگ جهانی اول، كنوانسیون 1907 لاهه نتوانست از وقوع جنگ شیمیایی ممانعت كند. كاربرد جنگ افزارهای شیمیایی كشورها را به امضای پروتكل 17 ژوئن 1925 ژنو درباره ی منع كاربرد جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیك وادار كرد، امّا این پروتكل، توسعه، تولید یا ذخیره سازی جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیك را منع نكرد.

در 16 دسامبر 1917، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ی منع، توسعه، تولید و انباشت جنگ افزارهای میكربی و سمی و نابود سازی آن ها را تصویب كرد.

در 11 نوامبر 1987، سازمان ملل قطعنامه ای در مورد جنگ افزارهای شیمیایی به تصویب رساند.

كنوانسیون منع جنگ افزارهای شیمیایی        

این كنوانسیون دارای یك مقدمه، 24 ماده و 3 متن پیوست است و دبیر كل سازمان ملل، دبیر این كنوانسیون است. تهیه و تنظیم فنی كنوانسیون مزبور قریب 24 سال به درازا انجامید و مذاكرات تدوین آن در ماه ژوئن 1992 در كنفرانس خلع سلاح پایان پذیرفت. سپس طی قطعنامه ای در اجلاس چهل و هفتم مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق آرا به تصویب رسید.

چگونگی كسب توانایی عراق در زمینه ی جنگ افزارهای شیمیایی

عراق در سال 1980، با انتقال مقادیری از عوامل شیمیایی و مواد اولیه ی مربوطه از ذخایر شوروی سابق، و هم چنین خرید تجهیزات ویژه از كشورهای اروپایی و ایالات متحده ی امریكا برای نیل به تولید مستقل جنگ افزارهای شیمیایی، اقدام كرد.   

در سال 1982، با كمپانی «درای رایخ» آلمان كه تأمین كننده ی وسایل فنی شیمیایی است قراردادی منعقد كرد و جهت تولید عوامل اعصاب به خرید مواد شیمیایی از منابع غربی از جمله امریكا اقدام كرد. یكی از مقام های برجسته ی پنتاگون می گوید:(1)

« ما می دانیم كارخانه های آلمان غربی عراق را  در تولید جنگ افزارهای شیمیایی یاری می كنند. یكی از آن ها نقش برجسته ای در این امر دارد و هنوز هم در عراق به كار خود ادامه می دهد.»

عراق با خرید مواد شیمیایی از امریكا، آلمان غربی، هلند و كمك كارشناسان آلمان موفق شد چندین تن گاز اعصاب در هر هفته تولید كند.

توانایی شیمیایی عراق در آغاز جنگ تحمیلی

عراق در 31 شهریور 1359، تهاجم سراسری خود را از سه جبهه آغاز كرد. مركز ثقل این تهاجم جبهه ی جنوب بود. در آن زمان ارتش عراق، دارای مشخصات توانایی تهاجمی جنگ افزارهای شیمیایی به شرح زیر بود:

1- توانایی حفاظتی و رفع آلودگی، وسایل حفاظتی انفرادی – یگانی برای كلیه ی پرسنل در داخل خودروهای زرهی، وجود گروهان شیمیایی و رفع آلودگی در لشكرهای رزمی.

2- داشتن مناسبات تجاری دراز مدت با شوروی كه بزرگ ترین تدارك كننده ی جنگ افزارهای شیمیایی مورد نیاز عراق بود.

3- داشتن مناسبات تجاری با غرب از جمله انگلستان، هلند، آلمان غربی و امریكا به منظور خرید مواد شیمیایی و تجهیزات حفاظتی مورد لزوم جهت نیل به خودكفایی در زمینه ی ساخت جنگ افزارهای شیمیایی.

4- در اختیار داشتن انواع سیستم های پرتاب مهمات شیمیایی از جمله هواپیماهای دور پرواز، توپ خانه، راكت های سطح به سطح و موشك ها.

كاربرد جنگ افزارهای شیمیایی توسط عراق

در اوایل جنگ تحمیلی، در منطقه ی شلمچه رژیم عراق برای اولین بار به طور محدود اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی كرد و برای دومین بار در منطقه ی میمك تكرار شد.

عراقی ها از آذر سال 1361، به طور پراكنده از عوامل شیمیایی كشنده استفاده كردند. ابتدا مقدار محدودی از سولفورموستارد (عامل تاول زا) را به منظور درهم شكستن سازمان رزمی رزمندگان ایران در تك های شبانه مورد استفاده قرار دادند.

در سال 1362، عراق به كاربرد جنگ افزارهای شیمیایی در پیرانشهر و حوالی پنجوین مبادرت ورزید. ایران حادثه ی پنجوین را «جنایت جنگی» نامید و مجروحین جنگ شیمیایی به بیمارستان های تهران اعزام شدند.      

در اواخر 1363، عراق به دو علت از كاربرد جنگ افزارهای شیمیایی موقتاً منصرف شد:

1- در رابطه با اعتراض های قبلی اروپا.

2- علنی شدن ابعاد گسترده ی كاربرد این جنگ افزارها در جنگ با ایران.

استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در بُعد وسیع توسط عراق از اوایل زمستان 1364 كه رزمندگان ایران توانستند شهر فاو را تصرف نمایند، مجدداً آغاز شد.

در اوایل سال 1366، عراق بار دیگر از جنگ افزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه ی مركزی سومار استفاده كرد.

پس از عملیات والفجر 8، نیروهای عراقی به طرز بی سابقه ای از مواد سمی شیمیایی استفاده كردند. حدود 7000 گلوله ی توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیك شد. در طول 20 روز هواپیماهای عراقی بیش از هزار بمب شیمیایی در صحنه ی عملیات فرو ریختند و متجاوز از 30 تهاجم شیمیایی علیه هدف های غیر نظامی در ایران انجام شد.

بمباران شیمیایی شهر سردشت توسط عراق در هفتم تیر 1366 فجیع ترین و وحشتناك ترین تهاجم از این نوع بود كه سبب كشته و مجروح شدن عده ی بسیاری از مردم غیر نظامی شد. جمهوری اسلامی ایران شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هسته ای هیروشیما نامید.

وحشیانه ترین مورد استفاده در اسفند 1366، در حلبچه بوده است كه وسیع ترین مورد استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاكنون به شمار می رود كه حداقل 5000 تن از مردم كُرد و مسلمان این شهر را كشته و 7000 تَن دیگر را مجروح كرد.

فاجعه ای كه در حلبچه رخ داد بدون شك با فجایعی همچون بمباران اتمی شهرهای «هیروشیما و ناكازاكی» ژاپن به دست امریكا، قابل مقایسه است.

به كارگیری سلاح های شیمیایی از سوی عراق، در حالی صورت می گرفت كه این كشور جزو 120 كشور امضا كننده ی پروتكل ژنو راجع به منع استفاده از سلاح های سمی، خفه كننده و تركیبات باكتریولوژیك قرار داشت. پروتكل 1925 ژنو كه طی قطعنامه ی 2161 (21)B سازمان ملل متحد مجدداً به تصویب رسیده است، صراحتاً استعمال سلاح های شیمیایی را منع می كند. قسمت هایی از پروتكل 1925 ژنو به شرح زیر است:

امضا كنندگان تام الاختیار زیر به نام دولت های خود اعلام می دارند:

«نظر به این كه در موقع جنگ، استعمال گازهای خفه كننده و مسموم یا امثال آن ها و هم چنین هر قسم مایعات و مواد یا عملیات شبیه به آن حقاً مورد تنفر افكار عمومی دنیای متمدن است،

دوَل متعاهد تقبل می نمایند ممنوعیت استعمال گازهای خفه كننده و مسموم شبیه آن را به موجب این اعلامیه به رسمیت شناخته و هم چنین تعهد می نمایند كه ممنوعیت مزبور را شامل وسایل جنگ میكروبی نیز دانسته و خود را ملزم به رعایت مدلول مراتب فوق بدانند.»

پروفسور «اوبن هندریكس» رییس آزمایشگاه سم شناسی بیمارستان دانشگاه گان (فلاندر، در شمال غرب بلژیك اظهار می دارد: عراق از سه نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده كرده است. وی تأكید كرد كه نیروهای عراقی شهر حلبچه را در روزهای 17 و 18 مارس (27 و 28 اسفند 66) با گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان) و بالاخره با سیانوژن بمباران كرده اند. وی افزود كه این سه نوع سلاح به صورت مجزا ولی با فاصله ای كوتاه و به طوری كه به صورت یك «كوكتل بسیار سمی» در آیند، مورد استفاده قرار گرفته اند.     

بی بی سی رادیو دولتی انگلستان در 6/1/1367، گزارش داد: یك دكتر بلژیكی و یك دكتر هلندی از سازمان بهداشت بین المللی موسوم به پزشكان بدون مرز و یك متخصص مسایل شیمیایی به اتفاق آرا تأیید كردند كه در حلبچه و مناطق اطراف آن علیه مردم غیر نظامی از سلاح های شیمیایی استفاده شده است.

خبرگزاری فرانسه 12/1/1367 اعلام كرد: «حلبچه شهری از كردستان عراق كه به تصرف ایران در آمده و طی روزهای 27 و 28 اسفند ماه توسط عراق بمباران شیمیایی شده، منجمد و ساكن در خوابی عمیق فرو رفته است.»

نیویورك تایمز امریكا در 16/1/1367 نوشت: «این عمل از هر جهت و به هر مفهوم یك جنایت جنگی است كه با انكارهای سست و رسمی عراق و عذر و بهانه های غیر رسمی در مورد استفاده از یك سلاح ناجوانمردانه در آمیخته است.»

سرلشكر «رفیق السامرایی» رییس پیشین استخبارات (اطلاعات) نظامی عراق در مورد بمباران شیمیایی گفته است:(1)

«جنایتی كه در حلبچه اتفاق افتاد، توسط 50 فروند جنگنده ی عراقی صورت گرفت. محموله ی هر یك از این جنگنده ها چهار بمب شیمیایی بود. این حمله به دستور صدام صورت گرفت. بمباران حلبچه به دلیل ناامیدی و یأسی بود كه در صدام به وجود آمده بود، زیرا در تاریخ های 10 و 11 مارس 1988 ایرانی ها منطقه ی دربندیخان و حلبچه و مناطق اطراف آن را مورد تهاجم قرار داده و موفقیت هایی كسب كرده بودند. در این حملات گروه های كرد آن ها را همراهی می كردند. صدام تیپ و لشكرها را یكی پس از دیگری به مقابله با نیروهای ایران فرستاد تا مانع از پیشروی در عراق شوند، امّا هیچ نتیجه ای در پی نداشت و خسارات فراوانی به نیروهای عراقی وارد شد. در انتقام از این حمله، صدام دستور داد تا حملات شیمیایی گسترده ای را روی حلبچه انجام دهند. نظر استخبارات عراق كاملآ متفاوت بود: سازمان سیا به ما اطلاع داد كه تعداد محدودی از واحدهای توپخانه ایران از محور شرق شط العرب به محور حلبچه در شمال انتقال یافته اند. ما با توجه به مسؤولیتی كه داشتیم صدام را از این امر با خبر ساختیم. بخش عظیمی از واحدهای توپخانه ی ایران از فاو عقب نشینی كردند. تشكیلات ما برای مقابله با حمله ی ایران در حلبچه آماده شده، امّا صدا م با چنین فاجعه ای موافقت كرد.  

فرماندهانی كه دستور صدام را مبنی بر بمباران شیمیایی حلبچه اجرا كردند، فرماندهان نیروی هوایی، سرلشكر حمید شعبان، معاون فرماندهی عملیات، سرلشكر ستاد سالم سلطان البصو و فرماندهان دیگر بودند. امّا خلبانان پنجاه نفر بودند و كاملاً اطلاع داشتند كه هواپیماهایشان حاوی بمب های شیمیایی است. صدام از سلاح های شیمیایی در مناطق دیگر عراق در شمال و جنوب این كشور استفاده كرده است. در طول قیام های سال 1991 از مواد شیمیایی خفیف بر روی مراقد ائمه در كربلا توسط هلیكوپتر استفاده كرده است. ایران در طو ل جنگ سلاح شیمیایی در اختیار نداشت، زیرا به نظر من اگر ایران چنین سلاحی را در اختیار داشت شاید مقابله به مثل می كرد. این بدین معناست كه سلاح شیمیایی از سوی یكی از طرف های جنگ مورد استفاده قرار گرفته است.»

پ

ارکان/جوانرو بازدید : 634 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


سیروان نیوز:صدام حسین دیکتاتور پیشین عراق و شش نفر ازهمدستانش روز دوشنبه هفته جاری به اتهام دست داشتن در کشتار"انفال" در دادگاه حاضر شدند.رژیم سابق عراق درجریان این کشتار درسال 1988میلادی حدود یکصد هزار نفر از کردهای عراق قتل عام و بیش از سه هزار روستا را منهدم و آوارگی شمار زیادی از ساکنان منطقه شد....

 

گزارش  "مهر" به نقل ازخبرگزاری فرانسه، حمله و کشتار انفال در طول هشت عملیات مشابه و هریک به مدت دو هفته از فوریه تا سپتامبر سال 1988میلادی توسط رژیم سابق عراق اجرا شد و اسامی متهمان این کشتار برای حضور در دادگاه  به شرح زیر است:

 

* صدام حسین

 

- رئیس جمهوری عراق در سالهای 1979 تا 2003میلادی و متهم به صدور دستور حمله انفال و  مسئول اصلی نسل کشی .

 

* علی حسن المجید

 

- مشهور به القاب متعددی خصوصا "جلاد کردستان" و "علی کیمیاوی" (شیمیایی) است که متهم به گلوله باران شیمیایی شهر حلبچه عراق در سال 1988میلادی است. وی فرماندهی منطقه نظامی شمال عراق را برعهده داشت و مسئول اجرای دستورات بود.

 

* صابر عبدالعزیز الدوری

 

-  عضو رهبری منطقه ای حزب بعث عربی منحله عراق و رئیس اطلاعات نظامی که سمت های مهمی در دوره حکومت صدام به شمار می رفت و متهم است که یکی از مهمترین تحریک کنندگان حمله انفال و یکی از مجریان اصلی آن بوده است.

 

* طاهر توفیق العانی

 

- عضو رهبری منطقه ای حزب بعث عربی منحله عراق و وزیر سابق صنایع این کشور که در جریان حمله انفال سمت استانداری موصل در شمال عراق را به عهده داشت.

 

* سلطان هاشم احمد الطائی

 

- وزیر دفاع سابق و فرمانده عملی حمله انفال که دستورات را به صورت مستقیم از علی شیمیایی می گرفت.

 

* حسین رشید تکریتی

 

- عضو فرماندهی کل نیروهای مسلح و از نزدیکان صدام که متهم به مشارکت در حمله انفال است.

 

* فرحان مطلک الجبوری

 

- رئیس اطلاعات نظامی مناطق شرقی عراق و متهم به مشارکت در حمله انفال.

 

 دولت اقلیم کردستان اعلام کرد که پرونده های مربوط به کشتار "انفال" به وسیله رژیم سابق عراق را به دادگاه عالی کیفری تحویل داده است تا در جلسات محاکمه مورد رسیدگی قرار گیرد.

 

 

"یوسف محمد" وزیر حقوق بشر در دولت اقلیم کردستان  در تماس تلفنی با خبرگزاری فرانسه اظهار داشت که با خانواده قربانیان انفال دیدارهایی داشته ایم و همه مستندات  و گواهی های مورد نظر را به دادگاه ارائه داده ایم.وی افزود: دولت محلی منطقه کردستان درپی بازداشت صدام در دسامبر سال 2003میلادی اقدام به تهیه و جمع آوری پرونده های مربوط به مسئله انفال برای ارایه آن به دادگاه ویژه کرد.

 

 دادستان کل منطقه کردستان در دادگاه جنایی عالی عراق گفت که بیش از 300 شکایت از سوی شاکیان و شهود تا این لحظه تهیه شده است و به اطلاعات و مستندات محکمی از جمله نوارهای ویدئویی و صوتی؛ عکس، نامه ها و تلگراف های رسمی بین مجریان انفال دست یافته ایم.

 

جلال طالبانی رئیس جمهوری عراق سپتامبر گذشته گفته بود که صدام به صدور دستوراتی برای اجرای اعدام ها و حمله ضد کردها و قتل دهها هزار نفر اعتراف کرده است.

 

صدام حسین دیکتاتور عراق و هفت تن از همدستانش از 27مهرماه به اتهام قتل عام شیعیان در روستای الدجیل در سال 1982میلادی در حال محاکمه هستند و در صورت محکومیت به جنایت علیه بشریت درخصوص این قتل عام با حکم اعدام روبرو خواهد شد.

 

گفتنی است صدام دیکتاتورسابق عراق و هفت تن از همدستانش پیش از این در طول چهل جلسه درباره کشتار شیعیان در روستای دجیل 1982میلادی محاکمه شدند و دادگاه عالی کیفری عراق در چهلمین جلسه اقدام به تعویق جلسات محاکمه صدام و هفت تن از همدستان وی در این کشتار به شانزدهم اکتبر آینده(24 مهر)  گرفت که انتظار می رود در این روز حکم سران رژیم سابق در پرونده دجیل صادر شود.

 

به گزارش پایگاه اینترنتی الجزیره قطر، رئوف رشید عبدالرحمن قاضی دادگاه درجلسه چهلم دادگاه گفته بود که این تصمیم برای انجام بررسی های بیشتر در پرونده مربوط به کشتار دجیل صورت گرفته است.

 

برپایه این گزارش، هنوز معلوم نیست جلسه چهلم دادگاه آخرین جلسه محاکمه صدام و همدستانش درباره کشتار دجیل پیش از صدور حکم در این باره در اکتبر آینده است یا جلسات دیگری نیز برگزار خواهد شد.

 

 

ارکان/جوانرو بازدید : 589 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


 

نسل کشی در کردستان عراق (صدام حسین و یک محاکمه ناتمام)

نوشته: مایکل جی. کلی

ترجمه: سربس نظری

موسسه انتشارات امیرکبیر

مترجم «نسل کشی در کردستان عراق» در بخش «اشاره مترجم»، براساس زندگی خود در مناطق مرزی ایران و در مجاورت کردستان عراق همواره بر آن بوده که گوشه کوچکی از تصاویر مانده در ذهن خود را در فاجعه حذف کردها توسط صدام حسین را برای دیگران منعکس کند. در این راستا به کتاب «ارواح حلبچه» نوشته پروفسور مایکل جی. کلی برخورده است. وی معتقد است که مطالعه و ترجمه این اثر شاید کوچکترین کاری باشد که می­توانست در جهت شناساندن مصیبت­های کردستان عراق انجام دهد.

وی در این ترجمه آورده است: تغییر عنوان کتاب به آن دلیل بود که موضوعات پوشش داده شده در این اثر اصلی بسیار فراتر از واقعه حلبچه بود و در واقع به موضوع نسل کشی و همچنین محاکمه صدام می­پرداخت. اثر پروفسور کلی کاری است ماندگار که با زبانی ساده و کاملاً بی طرفانه و در عین حال از دیدگاهی حقوقی و تجربی به پروژه انفال و کشتار و کشتار هزاران غیرنظامی کرد در اواخر دهه 80 میلادی پرداخته و پرونده­ای مفتوح از صدام حسین را واکاوی و بازخوانی می­کند. استفاده از نقل قول­های بازماندگان و شاهدان جنایت صدام، تجربیات روزنامه نگاران، اسناد وزارت خارجه امریکا و توضیحات بسیار از محل وقوع این جنایت تصویری عینی و کاملاً ملموس از فجایع کردستان عراق به خواننده می­دهد.

نویسنده در تلاش است با به پیش کشاندن دیدگاه­های حقوقی در مورد اتهام نسل کشی و ارائه جزئیات دادگاه صدام و همدستانش، پیام اصلی کتاب یعنی محاکمه ناتمام را به مخاطب منتقل سازد؛ اینکه صدام تنها به خاطر پرونده کشتار دجیل محکوم گردید و پرونده قتل عام، آوارگی و شکنجه و حبس صدها هزار نفر از ساکنان کردستان عراق هیچ گاه به فرجام نرسید. این نیز مخاطب را با سوال اصلی که چرا این گونه شد، روبرو می­سازد اینکه چه عاملی مانع محاکمه صدام و برملا شدن اسرار و اسناد پروژه انفال گردید.

این کتاب ادامه کاری دیگر از نگارنده در مورد پرونده نسل کشی اسلوبودان میلوسویچ و صدام حسین، چاپ انتشارات پیتر لانگ در سال 2005 است. در آن اثر، تاریخچه نسل کشی از زمان­های باستان را بررسی کرده و به این جنایت به عنوان مسئله­ای بین المللی در عصر مدرن پرداخته است. پس موضوع محاکمه میلوسویچ و صدام حسین به عنوان سران دو رژیم در جایگاه متهم در دادگاه اشاره کرده است. اما این مرگ بود که اجازه خاتمه دادرسی در مورد این دو نفر در رابطه با اتهام نسل کشی را نداد.

در کتاب حاضر جنایات غیرقابل وصف صدام حسین علیه کردها مورد بررسی قرار می­گیرد. روند محاکمه صدام در دیوان عالی عراق در رابطه با پرونده مختومه دجیل و دادرسی ناتمام در مورد پرونده کشتار کردها در چند عملیات به نام انفال نیز موضوع دیگر این کتاب است. اثر حاضر اما صرفاً روزشمار و تاریخچه محاکمه صدام نیست، بلکه پژوهشی است که انگیزه­های درونی و ژرفای بشری را که در قالب یک حاکم جاه طلب تبلور یافته است درمی­نوردد و به درون جامعه­ای با تنوع قومی و مذهبی فراوان نفوذ می­کند، جامعه­ای که بر ذخایر عظیم نفتی سوار است اما در پر تنش­ترین منطقه جهان  قرار دارد. زمینه­های خصی و گذشته صدام و فضایی که او بر آن حاکم بود، بسیاری از اعمال وی را توضیح می­دهند. با این حال وی تا آخرین لحظه حیاتش همچنان ستمگری غیرقابل پیش بینی باقی ماند.

کتاب حاضر یک رساله نیست. نگارنده بسیاری از موارد ذکر منبع را حذف کرده و تنها به یک کتابنامه کلی در آخر اثر اکتفا نموده است. این اثر به موضوعاتی مانند غیر قانونی بودن حمله امریکا به عراق و شبهه برانگیز بودن مشروعیت دادگاه تحت نظارت حاکمیت ائتلاف نیروهای خارجی تنها اشاره­ای مختصر داشته و مجال مفصل گویی در این باب نیافته است.

فصل اول کتاب به صدام حسین و زمینه­های نسل­کشی می­پردازد. فصل دوم هم به نسل­کشی کردها با اشاره به عملیات­های انفال (عملیات­های اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و آخر انفال، پس لرزه­های انفال، بمباران شیمیایی حلبچه و تاثیرات بلندمدت بمباران حلبچه بر بازماندگان آن اشاره می­کند تا در فصل سوم به دو جنگ خلیج فارس بپردازد. در این فصل جنگ 1991 و اشغال کویت، اختلافات درونی کردها و جنگ عراق(2003) می­پردازد.

همچنین فصل چهارم به محاکمه صدام حسین می­پردازد که درباره تشکیل دیوان عالی عراق، پرونده دجیل، پرونده انفال و اعدام صدام، روند محاکمه، واکنش ­به اعدام صدام، آیا اعدام صدام به خاطر کشتار دجیل بیانگر ضعف رهبران کرد بوده است؟، کار ناتمام؛ آیا اعدام صدام تنها عدالت در حق شیعیان بود؟، اعدام صدام بدون اتمام دادرسی پرونده انفال و محاکمه پس از مرگ، صحبت براند.

فصل پنجم هم به نتیجه­گیری می­پردازد و در پایان کتاب هم پی­نوشت ها، ضمائم، ضمیمه الف، ضمیمه ب، کتابنامه، تصاویر و نمایه آمده است.

«صدام حسین تکریتی متولد سال 1937. شهرت وی در سال 1959 آغاز شد، زمانی که رهبری حزب بعث او را برای ترور قاسم برگزید. این ماموریت منجر به زخمی شدن وی شد. دبیر کل وقت شاخه منطقه­ای حزب بعث پس از نوامبر 1963 بود. پس از آن به عنوان تئوریسین اصلی در پس زمینه فعالیت­های حزب خود را جا انداخت و کم­کم تا سال 1969 خود را بیشتر نشان داد. سرپرستی هیئت اعزامی عراق به لیبی بلافاصله پس از انقلاب در آن کشور را بر عهده گرفت.»

آن چه خواندید بخشی از سخن آغازین آمده در فصل اول کتاب است که در معرفی صدام مولف آورده است. در پایان بخش نتیجه­گیری هم مولف دیگر بار در معرفی شخصیت صدام و مقایسه آن با صلاح­الدین آورده است:

«صدام در نزدیکی همین شهر یعنی تکریت در سال 1937 متولد شده بود، شهری که زادگاه یکی از بزرگ­ترین جنگجویان مسلمان بود. هشتصد سال پیش از صدام، در این شعر صلاح الدین­ایوبی بدنیا آمد. او مردی کرد بود و امروز به عنوان یک قهرمان بزرگ و حماسی شناخته می­شود؛ رهبری زیرک و فرمانده­ای آگاه که سرزمین­های اسلامی را از تصرف صلیبیون خارج ساخت. در سوی دیگر اما، صدام برای ملت خود خاطراتی از خشونت جنون­آمیز، جاه­طلبی، خودکامگی و تمایلات مستبدانه بر جای گذاشت.»

کتاب «نسل­کشی در کردستان عراق» (صدام حسین و یک محاکمه ناتمام) نوشته مایکل جی کلی و ترجمه سربس نظری با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 33000 ریال، از سوی انتشارات امیرکبیر، منتشر شده است.

اثر پرفسور کلی با زبانی ساده اما بی­طرفانه و در عین حال از دیدگاهی حقوقی و تجربی به پروژه انفال و کشتار هزاران غیرنظامی کرد در اواخر دهه 80 میلادی پرداخته و پرونده مفتوح نسل­کشی کردها توسط صدام حسین را واکاوی و بازخوانی می­کند. استفاده از نقل قول­های بازماندگان و شاهدان جنایت صدام، تجربیات روزنامه­نگاران، اسناد وزارت خارجه آمریکا و توضیحات بسیار دقیق از محل وقوع این جنایات تصویری عینی و کاملاً ملموس از فجایع کردستان عراق به خواننده می­دهد. پرفسور مایکل جی . کلی از اساتید برجسته دانشکده حقوق دانشگاه کریتون آمریکا می­باشد. وی جایزه بهترین کتاب سال را به خاطر اثری با عنوان «جایی برای پنهان شدن نیست» در سال 2005 از انجمن بین المللی حقوق جزائی دریافت نمود. او همچنین عضو انجمن بین­المللی تحقیقات نسل­کشی، از مقاله­نویسان پایگاه اینترنتی حقوقی ژوریست و همچنین رئیس شاخه حقوق امنیت ملی انجمن دانشکده­های حقوق آمریکا می­باشد.

 

ارکان/جوانرو بازدید : 457 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

 


وزارت پیشمرگه اقلیم کردستان عراق از کشف یک گور دسته جمعی مربوط به عملیات انفال در منطقه جنوبی شهر کرکوک خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دفتر رسانه ای اتحادیه میهنی اقلیم کردستان عراق در تهران، "انور حاجی عثمان" معاون وزیر پیشمرگه اقلیم کردستان عراق اظهار داشت: نیروهای پیشمرگ یک گور دسته جمعی در جنوب کرکوک کشف کرده اند که قدمت آن به سال 1988 میلادی برمی گردد و توسط رژیم بعث سابق عراق ایجاد شده است.

وی افزود: احتمال می دهیم این گور دسته جمعی مربوط به عملیات انفال در سال 1988 باشد و بیش از 3 هزار جسد غیرنظامی را در خود جای داده باشد.

خاطرنشان می شود عملیات انفال نام عملیاتی در سال 1988 بود که در آن نظامیان رژیم بعث عراق که به طور مستقیم از صدام دستور می گرفتند بیش از 100 هزار کرد عراقی را قتل عام کردند.

ارکان/جوانرو بازدید : 690 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


نووسینی: عه‌بدولموته‌لیب ڕێکه‌وتی بڵاوکردنه‌وه‌ی: 88/05/01 | بۆچوون(0)

  تاهیر به‌گی‌ جاف  ماموستا تاهیر به گی جاف

تاهیر به‌گی‌ جاف، كوڕی‌ عوسمان به‌گی‌ كوڕی‌ محه‌مه‌د پاشای‌ جافه‌.

عادیله‌خانمی‌ دایكی‌ تاهیر به‌گ كه‌ له‌ بنه‌ماڵه‌ی‌ ئه‌رده‌ڵانیه‌كانه‌ ڕۆڵێكی‌ گه‌وره‌ی‌ هه‌بوو له‌ دروستكردنی‌ كه‌سایه‌تی‌ ئه‌م شاعیره‌ به‌ توانایه‌دا.

تاهیربه‌گ خوێندنی‌ ئه‌و سه‌رده‌مه‌ی‌ له‌ هه‌ڵه‌بجه‌ ته‌واو كردووه‌و بواری‌ بۆ نه‌ڕه‌خساوه‌ خوێندنی‌ باڵا ته‌واو بكات، به‌ڵام به‌هۆی‌ تێكه‌ڵاوبوونی‌ له‌گه‌ڵ ڕۆشنبیرانی‌ ئه‌و سه‌رده‌مه‌داو له‌ڕێی‌ خوێندنه‌وه‌ی‌ سه‌رچاوه‌ وێژ‌یه‌ییه‌كانه‌وه‌ بوو به‌یه‌كێك له‌خوێنه‌واره‌ ڕوناكبیره‌كانی‌ زه‌مانی‌ خۆی‌.

غه‌زه‌له‌ به‌ناوبانگه‌كانی‌ تاهیربه‌گ تائێستاش بایه‌خی‌ وێژه‌ی‌ خۆیان ماوه‌.

پێگه‌ی‌ كۆمه‌ڵایه‌تی و سه‌رقاڵ بوونی‌ به‌ئیش وكاری ‌خێڵی‌ جافه‌وه‌ له‌ مه‌سه‌له‌ نیشتمانییه‌كان دایان نه‌بڕی‌، تاهیر به‌گ هه‌میشه‌ داوای‌ پێشخستنی‌ كۆمه‌ڵ و یه‌كگرتنی‌ ڕیزه‌كانی‌ كوردی‌ كردووه‌.

هۆنراو‌ه‌کانی به‌زمانی‌ توركی‌ و عه‌ره‌بی‌ و فارسی‌ نیشانه‌ی‌ ئه‌وه‌ن تاهیر به‌گ جگه‌ له‌وه‌ی‌ كوردی‌ زانێكی‌ به‌سه‌لیقه‌ بووه‌، له‌زمانه‌كانی‌ تریشدا شاره‌زاییه‌كی‌ زۆری‌ هه‌بووه‌.

چه‌ند ساڵێ‌ پێش ده‌ستپێكردنی‌ جه‌نگی‌ یه‌كه‌می‌ جیهانی‌ئه‌و كاته‌ی‌ مێجه‌رسۆن به‌ناوی‌ "غولام حسێنی‌ شیرازی‌" له‌ماڵی‌ تاهیر به‌گا خۆی‌ كردبوو به‌خزمه‌تكار، تاهیر به‌زیره‌كی‌ خۆی‌ بۆی‌ ده‌ركه‌وت ئه‌م كابرایه‌ ئینگلیزه‌، به‌ڵام نهێنییه‌كه‌ی‌ هه‌ڵنه‌ماڵی‌ و دوو به‌دوو داوای‌ لێ‌ كرد به‌زووترین كات ناوچه‌كه‌ جێ‌ بهێڵێ‌.

تاهیر به‌گ ساڵی‌ 1918 كۆچی‌ دواییكرد و له‌عه‌بابه‌یلێ‌ به‌خاك سپێردرا

ارکان/جوانرو بازدید : 616 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)


ئافره‌تی كورد په‌روه‌ر و خێرخواز و خه‌مخۆری ئافره‌تانی كوردستان، حه‌پسه‌خانی کچی مه‌عرووفی به‌رزنجی نه‌وه‌ی كاك ئه‌حمه‌دی شێخ و ئامۆزای شێخ مه‌حموودی مه‌لیكی كوردستان و هاوسه‌ری شێخ قادری حه‌فید و ناسراو به "حه‌پسه‌خانی نه‌قیب"، له ساڵی 1891دا له شاری سلێمانی هاتۆته دنیاوه.

حه‌پسه‌خان له‌و بنه‌ماڵه‌ گه‌وره ئایین و زانست په‌روه‌ره خزمه‌تگوزاره‌ی كورد په‌روه‌رده بووه و بووه‌ته یه‌كێك له ئافره‌ته هه‌ره به‌ناوبانگه‌كانی كوردستان، چونكه ژنێكی به‌خشنده‌ی چاوتێر و خێرخواز بووه و گه‌لێك زمان شیرین و ده‌روون پاك بووه، دیوه‌خانه‌كه‌ی هه‌رده‌م پڕ له ئافره‌تی شاری سلێمانی و ده‌ورو به‌ری بووه و هه‌ر ئافره‌تێك تووشی كێشه‌یه‌كی كۆمه‌ڵایه‌تی یا دارایی بووبێ و زۆریی لێكرابێ، په‌نای بردۆته به‌ر حه‌پسه‌خان و ئه‌ویش به‌دڵێكی فراوانه‌وه له كێشه‌كه‌ی كۆڵیوه‌ته‌وه بۆی چاره‌سه‌ر كردووه و زۆر جاریش یارمه‌تییه‌كی باشی دارایی ئه‌و جۆره ئافره‌تانه‌ی داوه، تاوای لێهاتوه نه‌ك هه‌ر له ناو ئافره‌تاندا ڕۆڵ و نرخی كۆمه‌ڵایه‌تی خۆی هه‌بێت، به‌ڵكو له ناو هه‌موو خه‌ڵكی كوردستاندا ڕێزو پایه‌یه‌كی تایبه‌تی بووه و له‌و كاته‌ی كه ماڵ و دیوه‌خانه‌كه‌ی حه‌پسه‌خان بوو بووه قوتابخانه‌یه‌كی كۆمه‌ڵایه‌تی كورد و ئافره‌تان لێیه‌وه فێری ڕه‌وشتی به‌رزی كۆمه‌ڵایه‌تی ده‌بوون، له هه‌مان كاتیشدا مه‌ڵبه‌ندێكی به‌رزی نیشتمانپه‌روه‌ریش بوو، ئافره‌تان له‌و مه‌ڵبه‌نده كۆمه‌ڵایه‌تییه‌ی ئه‌و شێره‌ژنه كورده، هه‌ستی كوردایه‌تییان ده‌رورووژا و بیری ڕامیاریان له‌لا په‌روه‌رده ده‌بوو.

له‌وكاته‌ی كه له كۆڕ و كۆبوونه‌وه‌ی ئافره‌تاندا باسی جلوبه‌رگی ئاڵ و واڵای ژنان و باسی ئه‌م و ئه‌و ده‌كرا، ده‌بینرا له كۆڕ و دیوه‌خانی حه‌پسه‌خاندا هه‌رباسی ڕه‌وشت پاكی و كورد په‌روه‌ریی و مافی نه‌ته‌وایه‌تی كورد و ئازادیی خاكی كوردستان ده‌كرا.

ئه‌م ئافره‌ته تێكۆشه‌ره كوردپه‌روه‌ره‌ دڵسۆزی كوردستان، له ساڵی 1930دا نامه‌یه‌كی ڕامیاری مێژووی بۆ ڕێكخراوی "كۆمه‌ڵه‌ی نه‌ته‌وه‌كان" له "جنێف" نووسی و به‌ ڕاشكاوی داوای مافی چاره‌نووسی كوردی كرد له‌سه‌ر خاكی كوردستان و ئه‌و داوا كارییه‌ ئه‌و ئافره‌ته مه‌زنه ده‌نگێكی باشی دایه‌وه، به‌ تایبه‌تی له‌وسه‌رده‌مه تاریكه‌ی كورد پێی تێده‌په‌ڕی.

كاتێكیش كه كۆماری دیموكراتیی كوردستان به سه‌رۆكایه‌تی پێشه‌وا قازیی محه‌مه‌د له 1946.01.22دا له مه‌هاباد دامه‌زرا، حه‌پسه‌خان به‌هه‌موو توانایه‌كی دارایی پشتگریی ئه‌و كۆماره‌ ئازیزه ساوایه‌ی كوردی كرد به‌رامبه‌ر به‌و هه‌ڵوێسته‌ی پێشه‌وا سوپاسنامه‌یه‌كی گه‌رمی بۆ نارد و ڕێزێكی زۆری لێنا.

حه‌پسه‌خان له بواری زانست و په‌روه‌ریی و بڵاوكردنه‌وه‌ی خوێنده‌واری له‌ناو ئافره‌تانی كورددا، ڕۆڵێكی باڵای بووه، بۆیه نه‌ك هه‌ر مایه‌ی شانازیی پێوه‌كردنی ژنانی كورد بووه، به‌ڵكو جێگه‌ی شانازی سه‌رجه‌م میلله‌تی كوردبووه، چونكه جگه له هه‌ڵوێستی چاكه خوازیی كۆمه‌ڵایه‌تی و خزمه‌تگوزاریی خه‌ڵك و یارمه‌تی دانی هه‌ژار و كورد په‌روه‌ریی پڕ له دڵسۆزی و ڕاستگۆیی، هه‌ڵوێستێكی به‌رزیشی بووه به‌رامبه‌ر به‌كردنه‌وه‌ی قوتابخانه‌ی ئافره‌تان بۆ له‌ناوبردنی نه‌خوێنده‌واریی كه ئه‌وساكه ده‌ردێكی كوشنده‌ی كۆمه‌ڵایه‌تی نێو كۆمه‌ڵگه‌ی كورده‌واریی بوو و له سه‌دا یه‌كی ئافره‌تانی كورد خوێنده‌وار نه‌بوون، بۆ ئه‌م مه‌به‌سته‌ش خانوێ خۆی كرده قوتابخانه‌، تا ئافره‌تان ئێواران فێری خوێندن و نووسین ببن، ئه‌و قوتابخانه‌یه‌ش یه‌كه‌مین قوتابخانه‌ی ئافره‌تان بووه له شاری سلێمانی و له هه‌موو كوردستاندا.

ئه‌م ئافره‌ته مه‌زنه چاكه‌خوازه‌ی كورد له ته‌مه‌نی شه‌ست و دوو ساڵیدا له ڕۆژی چوارشه‌ممه‌ی ڕێككه‌وتی 12ی نیسانی 1953دا به نه‌خۆشی شێرپه‌نجه كۆچی دوایی كرد و كه‌لێنێكی گه‌وره‌ی له‌ناو ئافره‌تانی كوردستان به‌جێهێشت

ارکان/جوانرو بازدید : 524 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

هه‌موو ساڵێك میلله‌تی كورد له 21ی مانگی شوباتدا یادی كۆچی دوایی هه‌ژاری موكریانی شاعیری نه‌ته‌وه‌ی و زانا و مێژوونووس ده‌كاته‌وه كه له ساڵی 1991دا له ته‌مه‌نی هه‌فتاساڵیدا كۆچی ماڵئاوایی كردووه.

هه‌ژار ناوی عه‌بدولڕه‌حمانی شه‌رفكه‌ندییه‌ و له ساڵی 1921دا له دایك بووه له شاری مه‌هاباد خوێندوویه‌تی و بووه‌ته ڕووناكبیرێكی هوشیار و به‌‌شداری له دامه‌زراندنی كۆماری دیموكراتی مه‌هاباد به سه‌رۆكایه‌تی پێشه‌وا قازی محه‌مه‌د له 1946.01.22 كردووه و كه ئه‌و كۆماره ساوایه‌ش دوای یازده‌ مانگ ڕووخێنراوه، هه‌ژار ڕووی كردۆته كوردستانی باشوور و دواییش له شاری به‌غدا نیشته‌جێ بووه و بۆ پایزی 1947 بۆ چاره‌سه‌ر كردنی نه‌خۆشی كه تووشی سیل بوو، ده‌چێته لوبنان و دوای چاكبوونه‌وه‌ی ماوه‌یه‌ك له سوریا ده‌مێنێته‌وه دوای هه‌ڵگیرسانی شۆڕشی ئه‌یلوول له ساڵی 1961دا، مامۆستا هه‌ژار ده‌چێته پاڵ شۆڕشه‌كه‌ به سه‌ر كردایه‌تی بارزانی.

كاتێكیش كه ڕێككه‌وتتنامه‌ی 11ی ئاداری 1970 له نێوانی سه‌ركردایه‌تی شۆڕشی كورد و میری ئێراق مۆركرا، ناردرا به‌غدا بۆ ڕێكخستنی كاروباری یه‌كێتی نووسه‌رانی كورد كه تازه له 1970.02.10دا دامه‌زرا بوو، له كۆنگره‌یه‌كه‌ی ئه‌و یه‌كێتییه به سه‌رۆكی ده‌سته‌ی به‌ڕێوبه‌ر هه‌ڵبژێردرا و له هه‌مان كاتیشدا كرا به ئه‌ندام له كۆڕی زانیاری كورد و توانی له ساڵی 1972دا په‌رتووكی شه‌رفنامه‌ی شه‌رفخانی بتلیسی له فارسییه‌وه  بكاته كوردی و له چاپخانه‌ی كۆڕی زانیاری كورد چاپی بكات.

جگه له‌م په‌رتووكه به‌نرخه‌شی ئه‌م به‌رهه‌مانه‌شی چاپكردووه

چیشتی مجیور                                                             

ئاله کوک(برگ سبز)  

  روابط فرهنگی ایران ومصر

به یتی سه ره مه ر

  ترجمه قانون درطب اثر ابوعلی سینا

  مه م وزین(ترجمه از کرمانجی به سورانی) 

   ترجمه اثارالبلادواخبارالعبادزکریاقزوینی از عربی به فارسی

بو کوردستان

 فرهنگ لغت کردی به فارسی(هه نبانه بورینه)

شه ره فنانه(ترجمه شرفنامه بدلیسی ازفارسی به کردی)

  تاریخ سلیمانیه

چارینه خه یام(ترجمه رباعیات خیام)

هوزی گاوان

میژوی ئه رده لان(تاریخ اردلان)

په یک له په نای خال وسیفری بی برانه وه

دایه،باوه،کی خراوه؟

شه رحی دیوانی مه لای جزیری

قورئانی پیروزبه کوردی(ترجمه قران مجید)

بیره وه ریه کانی ژیانی(زندگی نامه

ارکان/جوانرو بازدید : 500 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)

   

دامه‌زرێنه‌ری‌ ڕۆژنامه‌ی‌ كوردی‌ "میقداد مه‌دحه‌ت به‌درخان كوڕی‌ میر به‌درخان پاشا"یه‌.

ساڵی‌ له‌دایك بوون و كۆچی‌ دوایی‌ نه‌زانراوه‌. میقداد مه‌دحه‌ت به‌درخان ناوێكی‌ ئاوێته‌یه‌، ئه‌م شێوه‌ ناونانه‌ عوسمانییه‌كان و كورده‌كانی‌ ئه‌و سه‌رده‌مه‌ له‌فه‌ره‌نسییه‌كانیان وه‌رگرتووه‌ بۆ ناونانی‌ ڕۆڵه‌كانیان.

ساڵی‌ 1891 هاتۆته‌ میسر، ساڵی‌ 1898 له‌قاهیره‌ پێنج ژماره‌ی‌ ڕۆژنامه‌ی‌ كوردستان بڵاو ئه‌كاته‌وه‌. پاش ئه‌وه‌ له‌ترسی‌ هه‌ڕه‌شه‌كانی‌ سوڵتان عه‌بدولحه‌میدی‌ عوسمانی‌ ئه‌گه‌ڕێته‌وه‌ ئه‌سته‌مبوڵ، بۆ ئه‌وه‌ی‌ له‌سه‌ر ئه‌م براكانی‌ تووشی‌ ئه‌شكه‌نجه‌و زیندانی‌ كردن نه‌بن.

ساڵی‌ 1899 له‌گه‌ڵ عه‌لی‌ به‌گی‌ برایدا هه‌وڵ ئه‌ده‌ن زه‌مینه‌بۆ شۆڕشێكی‌ نه‌ته‌وه‌یی‌ خۆش بكه‌ن، به‌ڵام سه‌ر ناكه‌ون. هه‌ندێك له‌مێژوو نووسه‌كان ئه‌ڵێن میقداد مه‌دحه‌ت به‌درخان یه‌كێ‌ بووه‌ له‌ئه‌ندامه‌ چالاكه‌كانی‌ پارتی "ئیتحاد و ته‌ره‌قی‌". ساڵی‌ 1906 له‌سه‌ر ئه‌و هه‌ڵوێسته‌ی‌ له‌توركیا نه‌فی‌ كرا. ساڵی‌ 1910 و ماوه‌یه‌ك پاش راگه‌یاندنی‌ حكومه‌تی‌ ده‌ستووری‌ له‌ئه‌سته‌مبوڵبه‌شداری‌ ئه‌كا له‌دامه‌زراندنی‌ "جه‌معیه‌تی‌ نه‌شری‌ مه‌عاریفی‌ كوردی‌" به‌پێی‌ هه‌ندێ‌ سه‌رچاوه‌ ماوه‌یه‌ك كراوه‌ به‌موته‌سه‌ریفی‌ شاری‌ ده‌رسیم. به‌ڵام له‌و ساڵه‌ به‌دواوه‌ هیچ شتێك ده‌رباره‌ی‌ ژیانی‌ نازانرێت، میقداد مه‌دحه‌ت به‌درخان جگه‌ له‌وه‌ی‌ كه‌یه‌كه‌مین رۆژنامه‌نووس و دامه‌زرێنه‌ری‌ بزاڤی‌ كوردییه‌ چاپخانه‌یه‌كیشی‌ به‌ناوی‌ "چاپخانه‌ی‌ ڕۆژنامه‌ی‌ كوردستان" له‌قاهیره‌ دامه‌زراندووه‌، كه‌به‌یه‌كه‌مین چاپخانه‌ی‌ كوردی‌ ئه‌ژمێردرێ‌.

ئه‌م ڕابه‌ره‌ مه‌زنه‌ جگه‌ له‌ زمانی‌ خۆی‌ و زمانی‌ توركی‌ و عه‌ره‌بی‌ زمانی‌ فه‌ره‌نسیشی‌ به‌باشی‌ زانیوه‌، بۆیه‌ له‌گه‌ڵ بڵاوبوونه‌وه‌ی‌ یه‌كه‌مین ژماره‌ی‌ رۆژنامه‌ی‌ كوردستاندا كارتێكی‌ به‌زمانی‌ فه‌ڕه‌نسی‌ بڵاوكردۆته‌وه‌ كه‌ شارستانی‌ بوونی‌ عه‌قڵی‌ میقداد مه‌دحه‌ت به‌درخان نیشان ئه‌دات.

ارکان/جوانرو بازدید : 1228 دوشنبه 24 بهمن 1390 نظرات (0)
شناختنامه‌ی زیر حاصل چکیده‌ی کتابی هفتصدوچندصفحه‌ای تحت عنوان «تاریخی‌از‌آتش»(میژوویه‌ک‌له‌ئاگر) است که در آن «حسن‌جودی»، عضوکمیته‌ی حزب PçDK با رفیق «جمعه»(جمیل‌باییک)، معاون دبیر کل KCK به گفتگو نشسته‌است. ممکن است در این چکیده نکات مبهمی به دید آید، اما آنچه باید گفت این است که کل این موارد در اصلِ منبع، در پاسخهای باییک شکافته شده است، اما ذکر نکات ریز، مطلب را از خلاصه‌گونگی خارج می‌کرد. این اشاره خصوصاً در مورد قسمت انتهایی بروشنی پیداست؛ چنانکه باییک تشریح کرده در سالهای اخیر  تغییرات بنیادین مثبت و پیشرفت فکری فراوانی کرده است، اشاره به عمق این تغییرات فکری،فلسفی و سازمانی در این مقال ناممکن بود. این کتاب به زبان کُردی(سورانی) پاییز 1378(2008) منتشر شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1)ـ از سال 1938 تا ظهور پ.ک.ک هیچ شورشی در شمال کردستان برپا نشده است. در این فاصله ترکیه در بین دو ابرقدرت شوروی و امریکا طرفدار کاپیتالیزم بود.

2)ـ بعد از کودتای 11 آدار1971 تفکر انقلابی و چپ‌گرایی تحت تاثیر انقلاب ملت ویتنام و حرکت جوانان پاریسی (1968) در میان جوانان ترکیه روبه‌افزایش است. در این کودتا گروههای چپ، چون گروه «ماهیرچایان»و«دَنیزگَزمیش» تصفیه شدند.

3)ـ عبدالله اوجلان در دانشکده‌ی علوم سیاسی آنکارا از این تفکرات متاثر بوده و در اندیشه‌ی جامعه‌ی کُرد و کل ترکیه است، او جریانهای چپ ترکیه را مد‌نظر دارد.

4)ـ در سال 1972 برضد شهید شدن «ماهیرچایان» رهبر حزب «آزادی ملت‌ترکیه» و 9تن از رفقایش و نیز به جهت ممانعت از اعدام «دَنیزگزمیش» رهبر«ارتش‌آزادی‌ملت‌ترکیه» و دو تن از رفقایش، اوجلان با دوستش «دوغان‌فرتنه» راهپیمایی اعتراض‌آمیزی را در دانشکده‌ی علوم‌سیاسی براه می‌اندازد. رهبری کردن این جریان برای اوجلان حدود هفت ماه سکونت در زندان ماماک را به ارمغان آورد، همانجا که دنیز و رفقایش در6/5/1972اعدام شدند. بعد از هفت ماه با وساطت پدر دوغان که ژنرال بود آزاد می‌شوند. در زندان نهالِ بنیادنهادن سازمانی انقلابی در اندیشه‌اش می‌شکفد. (اساساً من در زندان به نتیجه رسیدم و تصمیم گرفتم به نام کُرد و کُردستان جریانی راه بیندازم.ـ‌اوجلان) (اندیشه‌ی آزادی‌ام در زندان رو به کمال است * نفرین به دشمنی که امیدش به زندان است ـ استاد قانع)

5)ـ بعد از رهایی از زندان به اتفاق دو تن از رفقای تُرک‌زبانش، (حقی‌قرار و کمال‌پیر)، ایدئولوژی اولین گروه جریان «آپوچی» را پی‌می‌ریزند.

6)ـ نوروز 1973 در میانه‌ی تفریحی دوستانه در حوالی سد «چوبوک» اوجلان برای اولین بار نتایج اندیشه‌ها و تفکرات عمیقش را با جمعی از دوستانش در میان می‌نهد و نظر آنها را در بنیادنهادن گروه جویا می‌شود. رفیق فوئاد«علی‌حیدرقیتان» تنها فرد آن جمع است که با آپو ماند و تاکنون هم در این جریان بردوام است. از آن هنگام به بعد اوجلان کوشش خود را در جهت گسترش افکارش در سطح مناطق فقیر و کردنشین آنکارا می‌آغازد. در این اوان آپو با تعدادی از دوستان همفکر در منزلی ساکن هستند و زندگی فقیرانه‌ای را دنبال می‌کنند. (او به ما یاد داد به کسی وابسته نباشیم، بصورت نوبتی کارگری کرده و با حق‌الزحمه‌اش غذا و کتاب می‌خریدیم، آپو شبانه‌روز مطالعه می‌کرد و بسیار اندک می‌خوابید.ـ جمیل‌باییک)

7)ـ «فاطمه»(کثیره‌یلدرم) دانشجوی دانشگاه آنکارا با گروه آپو آشنا می‌شود و به آنها می‌پیوندد. پدر و خانواده‌اش از جاسوسان شناخته‌شده بودند. تمام افراد در قبول او به آپو اعتراض می‌کنند. (آپو گفت:به کثیره چون یک تن نباید نگریست، بلکه چون یک طبقه در کردستان باید به او نگاه کرد؛آنهم طبقه‌ی خائنین. چون در کردستان طبقه‌ای چنین موجود است، اگر خواهان آزادی هستیم باید این طبقه را خوب بفهمیم و ریشه‌کنش کنیم.ـ جمیل‌باییک) چندی بعد آپو با فاطمه ازدواج کرد.

8)ـ اواخرسال 1976 برای اولین بار طی سمیناری در خانه‌ی‌بناسازانِ گروه‌مهندسین اندیشه‌های خود را علناً برای مردم خارج از گروهش اعلام می‌دارد.

9)ـ همان سال (1976) اولین گردهمایی گروه در محله‌ی «دیکمان» صورت گرفته و درآن تحت عنوان «شورشیان‌کردستان» تصمیم بازگشت به کردستان و شروع فعالیتهای ایدئولوژی،سیاسی و سازماندهی گرفته می‌شود. این هنگام مصادف با شکست قیام«ملامصطفی‌بارزانی» در جنوب کردستان است. روحیه‌ی کردها در حضیض است. تهدید گروههای دیگر کُرد و ترک در پاگرفتن چنین جریانی باعث پراکنده شدن دوسوم افراد شده و کمتر از یک‌سوم آنها به کردستان بازمی‌گردند. (مردم به ما می‌گفتند خود را قربانی نکنید، شیخ‌سعید، سیدرضا، شیخ‌عبیدالله و ملامصطفی در این کار درماندند، از شما چه کاری ساخته است.ـجمیل‌باییک)

10)ـ سال 1976 هنگام آموزش تپانچه رفیق «علی‌دوغان‌یلدرم» بعلت در رفتن گلوله شهیدشده و اولین شهید پ.ک.ک نام می‌گیرد.

11)ـ  سال 1976 اوجلان اولین تألیفش را بنام «تاریخ‌کولونیالیزم» روی کاستی ضبط نموده و سپس توسط «محمدخیری‌دورموش» بصورت کتابچه‌ای منتشر می‌شود. دومین نوشته‌ی پ.ک.ک که بعدها مستقیماً توسط خود آپو نگاشته شد «راه قیام کردستان» بود که به «مانیفست‌یکم» شهرت یافت.

12)ـ 18/5/1977 رفیق «حقی‌قرار» دستیار اول آپو توسط گروه جاسوسی «ستاره‌ی سرخ» و بدست علاءالدین قاپان ترور و شهید می‌شود. (شهید شدن حقی‌قرار باعث شد تصمیمی بگیریم: باید با اسلحه از خود دفاع کرد، باید حزبی تشکیل داد.ـ‌باییک) (حقی‌قرار روحِ پنهان من بود ـ اوجلان)

13)ـ پاییز 1977 آپو پیش‌نویس پروگرامی را شروع کرده و در زمستان و بهار آن را بین افراد گروه پخش‌نموده و به معرض نقد و نظر می‌گذارد.ـ این برنامه بعدها پروگرام پ.ک.ک شد.

14)ـ از سال 1977 تا شروع کودتای 1980 عده‌ی معدودی از گروههای فاشیستی و چپ ترکیه و نیز گروه‌های کُرد بر ضد حرکت آپوچی وارد عمل شده و دهها تن از افراد این گروه را شهید کردند.

15)ـ بهار 1977 آپو سلسله اجلاسهایی را در کردستان به‌منظور تهیه‌ی پیش‌نویس برنامه‌ی حزبی میان کادرهای رده‌بالا برگزار می‌نماید. این نشست‌ها بعدها «ماراتون شُور» نام گرفت.

16)ـ اردیبهشت‌ماه 1978 رفیق «خلیل‌چاوغون» بدست افراد عشیره‌ی خودباخته‌ی سلیمانیان در شهرک حلوان شهید می‌شود.

17)ـ به‌منظور انتقام ترور رفیق خلیل افراد آپو بر شهرک حلوان یورش برده و رئیس عشیره و افرادش را به خاک‌وخون می‌کشند.

18)ـ 27/11/1978 در روستای «فیس»، از روستاهای شهر «دیاربکر» با مشارکت 23 نفر، که دو تنشان زن بودند، اولین کنگره‌ی جریان آپوچی برگزار شده و در این کنگره «حزب‌کارگران‌کردستان» پایه‌ریزی می‌شود. (من این جریان را خوب یا بد، تا کنون رهبری کرده‌ام، اگر رفیقی آماده است رهبری را بعهده بگیرد به او واگذارش خواهم کردـ آپو) (این سخنِ آپو بود، اما اکثر ما هنوز نمی‌دانستیم کنگره چیست! ـ‌جمیل‌باییک) در این کنگره 7نفر بعنوان کمیته‌ی مرکزی انتخاب می‌شوند: اوجلان، محمدقره‌سونگر، جمیل‌باییک، باقی‌قرار(برادر حقی)، مظلوم‌دوغان، محمدخیری‌دورموش و شاهین‌دونمَز. در همین کنگره نام پ.ک.ک(حزب‌کارگران‌کردستان) و پرچم آن به رنگ سرخ با نشان چکش‌وداس انتخاب شد. (این آرمِ اکثر جریانهای سوسیال و دموکرات و آزادیخواهِ آن دوران بود و ما نیز تحت تاثیرش بودیم.ـ جمیل‌باییک) (من اندیشیدم ژنرالی تُرک بشوم و کردستان را نجات دهم، دیدم این راه برویم بسته است، در عمق اسلام فرورفتم؛ دیدم چاره در این هم نیست، سرانجام دیدم سوسیالیزم پاسخ خواستهایم را می‌دهد.ـ‌اوجلان) چندی بعد شاهین‌دونمز دستگیر شده و تمام اطلاعات کنگره را برای دولت فاش می‌کند. متعاقب آن حملات همه‌جانبه‌ی دولت آغاز‌شد.  

 

19)ـ سال 1978 دولت ترکیه با همگامی گروه‌های فاشیست، قتل و عام وحشتناکی را در شهر «مَرعَش» براه انداخته و صدها نفر را شهید می‌کند. این قتل و عام جوابیه‌ای به گسترش جریان آپوچی بود. آپو آغاز کودتایی را حدس زد و نوشته‌ای تحت عنوان «ایدئولوژی و سیاست چیستند و از کجا آمده‌اند؟» برای آماده‌سازی کادرهایش دراین خصوص منتشر کرد.

20)ـ 30/7/1979 در روستای «قرباش» شهرک حلوان، یورشی بر «محمدجلال‌بوجاق» رئیس عشیره‌ی بوجاق، که از غدارترین خودباختگان کُرد بود صورت گرفته و با این حرکت ضمن شکستنِ قداستِ زورمداری او، موجودیت پ.ک.ک با پخش اعلامیه‌هایی اعلام میشود و سخت مؤثر می‌افتد. در این جریان بوجاق زخمی ، عده‌ای از افرادش کشته و رفیق «صالح‌کندال» شهید می‌شود.(خواستیم از دوستی در حلوان کمک بگیریم، گفت: آماده‌ام در دیاربکر بر ارتش ترک بتازم اما انسان نمی‌تواند بر ضد بوجاق عملی انجام دهد، خدا در آسمان است و بوجاق بر زمین.ـ‌جمیل‌باییک)

21)ـ سال 1979 در انتخابات شهرداری‌ها در «حلوان» و «باتمان» طرفداران پ.ک.ک اکثریت آراء را کسب کردند. اما پس از 3ماه رئیس شهرداری باتمان، «ادیب‌سولماز» توسط دولت ترور می‌شود.

ـ یک قدم به عقب، دو قدم به جلو:

22)ـ با پیش‌بینی احتمال بروز کودتای نظامی در اوایل تموز 1979 اوجلان با همکاری شهید«اَدهم‌اَکچان» ترکیه را به مقصد جنوب‌غربی‌کردستان (کردستان سوریه) ترک کرده و در منزل یکی از بستگان ادهم ساکن می‌شود. آپو مصادف خروج خود به احزاب چپ ترکیه هم پیام می‌دهد جمعی ازکادرهای رده‌بالایشان را به خارج کشور منتقل کنند اما آنها به این اخطار وقعی نمی‌نهند.

23)ـ در همان سال(1979) در دمشق با گروه‌های فلسطینی آشنا شده و رضایت آنها را در امکانِ اسکان کادرها‌ی پ.ک.ک در کمپ فلسطینیان در لبنان، به منظور آغاز آموزشهای ایدئولوژی،سیاسی و نظامیِ سازماندهی‌شده جلب می‌کند. اواخر همان سال دهها کادر پ.ک.ک بدانجا منتقل شده و در «دره‌ی‌بُقاع» لبنان اسکان داده می‌شوند. در آن دره بعدها آکادمیایی نظامی‌ـ‌سیاسی بنیاد نهاده شد. (آپو پیغام داد 250 نفر را منتقل کنیم، من و «دوران کالکان» این عده را زیاد پنداشتیم و گمان کردیم ضعف زیادی را در کردستان باعث خواهد شد، ما عده‌ی کمی را فرستادیم و بی‌گمان اشتباه کردیم، اگر امر آپو را اجرا می‌کردیم آنهمه کادر ما در کودتای 1980 دستگیر نشده، طولانی‌مدت در زندان نمی‌ماندند و شکنجه‌های وحشتناک را نمی‌چشیدند. ـجمیل‌باییک)(در طول تاریخ بسیاری از جریانها برای سرپاماندن در برهه‌ای از تاریخشان کوچ کرده‌اند، نمونه‌اش هم حضرت محمد است. ـ‌جمیل‌باییک)

24)ـ روز 12/9/1980 همانگونه که آپو پیش‌بینی و اخطار کرده بود کودتایی نظامی در ترکیه صورت گرفته و هزاران تن از مردم عادی کشته و دههاهزار تن دیگر روانه‌ی زندانها می‌گردند. دستور انحلال تمام احزاب سیاسی ،گروههای مدنی و بستن تمام روزنامه‌ها و مجلات داده می‌شود. در این وقایع صدها کادر پ.ک.ک و هزاران هوادار این حزب دستگیر می‌شوند. شکنجه‌ی وحشیانه‌ی دولت در زندان دیاربکر بر کادرهای پ.ک.ک مقاومتی عظیم را باعث می‌شود که برای همیشه در یادها ماند.

25)ـ 15تموز1981 اولین کنفرانس پ.ک.ک در لبنان برگزار شده و طی آن تصمیم به بازگشت به کردستان و آغاز قیام مسلحانه گرفته می‌شود.

26)ـ روز نوروز 1982 رفیق «مظلوم‌دوغان» در زندان دیاربکر، به قصد حفظ هویت و ممانعت از تسلیم خود را به آتش کشیده و شهید می‌شود. بدنبال این حرکت سلسله مقاومتی عظیم در این زندان ریشه دوانده و به زندانهای دیگر ترکیه نیز سرایت می‌کند.

27)ـ ساعت3شب 19/5/1982 در سلول33 طبقه‌ی دوم زندان دیاربکر جهت تداومِ نشکستن مقاومت دوغان، رفقا «فرهادکورتای، محمودزنگین، اشرف‌آنیک و نجمی‌اُنَر» با سر دادن شعار «مقاومت زندگی‌است، تسلیم مرگ است» همزمان خود را به آتش کشیده و شهید می‌شوند. این جریان به «شب‌چهارقهرمان» مشهور است. (این کارِ ما بود، آنها پیشتر انجامش دادند ما دیر مانده‌ایم. ـ‌شهیدکمال‌پیر)

28)ـ روز 14/7/1982 رفقا «محمدخیری‌دورموش، کمال‌پیر، عاکیف‌یلماز و علی‌چیچک» دست به اعتصاب غذا زده و هر چهار نفر بعد از 55ـ65 روز شهید و در ذهن آزادیخواهیِ زمان ماندگار می‌شوند.

29)ـ سال 1982 متعاقب یورش اسرائیل به جنوب لبنان و کمپ فلسطینیان، پ.ک.ک تصمیم به پشتیبانی از ملت لبنان و فلسطینیان گرفته و در شهرهای بیروت، حصبایا، الدامور،سیداسور و خصوصاً شهرهای قلعه‌ی شقیف و قلعه‌ی صلاح‌الدین مقاومتی بزرگ را باعث می‌شود. تعدادی از کادرهای پ.ک.ک در این جنگ شهید شدند. این مقاومت‌ها اثر بزرگی بر رابطه‌ی اعراب با کُردها در آن زمان بخشید.

ـ پشت به غربت، رو به وطنی غریب:

30)ـ بیستم آب 1982 دومین کنگره‌ی پ.ک.ک در لبنان برگزار شده و فرمان بازگشت به وطن و آغاز قیام مسلحانه صادر شده و تصمیم کنفرانس یکم عملی می‌شود. مدتی بعد از آن اولین کاروان گریلا  بازگشت را می‌آغازد.

 

 

31)ـ در فاصله‌ی سال1980تا1983 آپو از لحاظ فکری، فلسفی، ایدئولوژی وسیاسی تلاشهای فراوانی در استحکام دادن به بافت فکری خود و کادرهایش انجام داد. در این فاصله چندین کتاب در خصوص مسائل عمقی نوشت، از آن جمله‌اند: «در مورد سازماندهی»، «نقش فشاردرکردستان»، «مسئله‌ی ملی وراهکار چاره»، «قالب شخصیت در کردستان». (در تمام تاریخ هیچ رهبر و هیچ جریانی به اندازه‌ی اوجلان فرد و جامعه را تحلیل نکرده است. ـ‌جمیل‌باییک)

32)ـ 3/5/1983 رفیق «محمدقره‌سونگَر» عضو کمیته‌ی مرکزی پ.ک.ک و رفیق لابراهیم‌بیلگین، در هنگام تلاش برای میانجی‌گری و ممانعت از جنگ برادرکُشی که بین حزب اتحادیه‌ی میهنی(ی.ن.ک) و حزب شیوعی جنوب کردستان در جریان بود ـ‌و به جنگ قرناتا و پشت‌آشان شهرت دارد‌ـ ، شهید می‌شوند. (ما هیچ وقت خود را تنها در برابر یک بخش کردستان مسئول ندانسته‌ایم بلکه هر چهار قسمت را یکجا دیده‌ایم. ـ‌جمیل‌‌باییک)

33)ـ در فاصله‌ی 1982ـ84  چندین کاروان گریلا به وطن بازگشته و در مرز ترکیه‌ـ‌عراق ساکن می‌شوند و تبلیغات عملیات نظامی را می‌آغازند.

34)ـ در 15 آب 1984 قیام مسلحانه با فرماندهی رفیق «عگید»(معصوم‌قورقوماز) در شهرکهای اَروَه و شمزینان شروع شده و بدین ترتیب پ.ک.ک وارد برهه‌ای دیگر از زندگی خود می‌شود. همگام با این حرکت «نیروی ‌آزادی‌کردستان»(H.R.K) موجودیت خود را اعلام می‌دارد.بنای این حرکات بر زنده نگه‌داشتن یاد شهدای زندان دیاربکر نهاده شد. این قیام دولت فاشیست را لرزاند،اعدام‌ها را نگه‌داشت، شکنجه‌ها کاهش یافت، سازمانها و احزاب و سندیکاها مجدداً اجازه‌ی فعالیت یافتند. (سلیمان‌دمیرل و بولند‌اجویت از زندان آزاد شدند و اگر بعدهابه پست‌های رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیری رسیدند حاصل قیام پ.ک.ک بود. -‌جمیل‌باییک)، طبق برنامه می‌بایست در این قیام «جبهه‌ی آزادی ملی کردستان» نیز اعلام موجودیت کند. برنامه‌اش را کثیره به عهده گرفته بود و آن را عملی نساخت. کثیره از ابتدا سعی در به زیر کنترل درآوردن اوجلان داشت، هنگامی که توفیقی حاصل نکرد اخلالهایی در برنامه‌های حزب وارد کرد.

35)ـ روز نوروز1985 « جبهه‌ی آزادی ملی کردستان»(E.R.N.K) اعلام موجودیت می‌کند.

36)ـ روز28/2/1986 اولف‌پالمه، نخست‌وزیر سوئد ترور شد.پالمه دبیر حزب سوسیال دمکرات سوئد، شخصیتی انترناسیونال و سوسیال دمکرات و دوستی دلسوز برای کردها بود. ترور او را به پ.ک.ک نسبت دادند. اما پس از تحقیق و تفحص ثابت شد که همکاری همزمان سازمانهای جاسوسی امریکا(C.I.A)، ترکیه(M.I.T) و سوئد(S.A.P.O) عامل ترور بوده و به هدف بدنام کردن پ.ک.ک صورت گرفته است.

37)ـ روز 28/3/1986 رفیقِ فرمانده «معصوم‌قورقماز» فرمانده‌ی H.R.K در میانه‌ی جنگ در کوه گابار شهید شد. (نیمی از تنم رفت. ـ‌اوجلان). شهادت او تاثیر فراوانی در تلاش برای انسجام عملیات نظامی گذاشت. آکادمیِ پ.ک.ک در دره‌ی بُقاع از آن پس آکادمی «معصوم‌قورقماز» نام گرفت.

38)ـ روز 25/10/1986 در آکادمی «معصوم‌قورقماز» سومین کنگره‌ی پ.ک.ک برگزار شد.تشریح و تحلیل کاملی از فرد، جامعه، سوسیالیزم و ارتشی شدن گریلا و حزبیت توسط اوجلان ارائه شد. دراین کنگره تصمیم به ایجاد «ارتش‌آزادیخواه‌ملت‌کردستان» (A.R.G.K)گرفته شد. کثیره قصد داشت در فضای کنگره اخلالهایی وارد کند، دستگیر و دادگاهی شده و به اعدام محکوم شد. اوجلان حکم اعدام را در حزبش روا نمی‌دانست، کثیره را به یونان منتقل کردند تا در جبهه‌ی ملی (E.R.N.K) به خدمتش ادامه دهد اما بعدها از آنجا فرار کرد. کثیره، فرهاد(عثمان‌اوجلان) را هم تحریک کرد او هم گفت حقش پایمال شده و از آنجا که برادر آپو است مستحق مشارکت در کمیته‌ی مرکزی است. ادعایش پذیرفته نشد و از آن هنگام به بعد ضدّیتش با آپو آغاز شد، که در انتها به جدایی و بعدها به ضدیت اشکار با آپو انجامید و تا کنون هم ادامه دارد.

39)ـ پس از کنگره‌ی سوم تا سال 1990 در میان نیرویARGK جریانی تخریبی تحت عنوان«چه‌ته‌گه‌ری»(چَته:دزد)، خارج از برنامه‌ی حزب از ناحیه‌ی تعدادی از کادرها براه انداخته شد. «بوتان»(نظام‌الدین‌تاش) و «ابوبکر»(خلیل‌اتاج) سازماندهنده‌ی جریان و(کور‌جمال، هوگر، توپال‌متین و شمدین‌ساکیک) ـ‌که به چهار چَته معروف شدند‌ـ عاملان اجرای آن بودند. در این جریان مردم عادی و روستاییان را با انتساب خیانت و خائن بودن ربوده و می‌کشتند. اعمال آنها بعدها موجب شد نام PKK و آپو را در لیست جریانهای تروریستی وارد کنند. آپو از اواخر سال1988 به ریشه‌کن‌کردن این جریان برآمد اما تا پاکسازی کامل آثار تخریبی خود را گذاشته بود.

40)ـ 5/2/1988 دولت آلمان رفقا «دوران‌کالکان»، «علی‌حیدرقیتان» و چند تن دیگر را دستگیر و زندانی کرد.آلمان با دستگیری این فرماندهان سعی در به زیر فرمان کشیدنِ پ.ک.ک داشت. دفاع قانونمند و محکم این فرماندهان در دادگاه دوسلدروف صدور حکم برائت را بدنبال داشت.

41)ـ سال 1988 متعاقب شکست احزاب جنوب کردستان شماری از جوانان آن بخش کردستان به پ.ک.ک پیوستند، که بعدها از آنها در بنیاد نهادنِ حزب PAK استفاده شد.

42)ـ در فاصله‌ی 1989 تا 1992 قیام و شورش مردمی در شهرها آغاز شد. مردم شهرها با گریلای کوهستانها یکی شدند.ابتدا شهر «نصیبین» بعد از بازگشت پیکر 14گریلای شهید شده در کوه «باگوک» به‌پا خواست، دولت مردم را مورد هجوم قرار داد و شورش به شهرهای دیگر سرایت کرد.

43)ـ اردیبهشت 1990 دومین کنفرانس ملی پ.ک.ک برگزار شد. موضوع اصلی مورد بحث حول فضای ایجاد شده بعد از کنگره‌ی سوم بود(جریان چته‌گری). چته‌گری محکوم و فرمان ضدیت با آن صادر شد.

44)ـ متعاقب ضدیت با چته‌گری و برملا شدن هویت افراد دخیل در آن، آنها سعی در تصفیه‌کردن آپو کردند. ابتدا «حمزه»(حسن‌بیندال )، مسئول محافظین اوجلان و نامه‌بر او راشهید کردند. بیندال همولایتی و از نزدیکان آپو بود. این اخطاری برای اوجلان بود. آپو دستور تحقیق داد؛ متین مجازات شد،جمال و هوگر فرار کردند، شمدین تحت کنترل درآمد، بوتان و ابوبکر بر کنار شده و مسئولیتهایشان بازپس گرفته شد.

45)ـ روز نوروز 1990 «زکیه‌آلکان» دانشجوی دختر دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه دجله بر روی قلعه‌ی شهر دیاربکر خود را به آتش کشید و با شعله‌های آتش به نوروز جان بخشید.

46)ـ پاییز1990 متعاقب شورشهای مردمی کنگره‌ی چهارم پ.ک.ک در کردستان برگزار شد. در خلال این کنگره نمایندگانی از هر چهار بخش کردستان و کردهای خارج از کشور حضور داشتند، این کنگره، کنگره‌ی ملی اعلام شد. در این کنگره تصمیم به رونق بخشیدن به نیروی گریلا و گسترش جنگ و پیشبرد شورش مردمی در شمال کردستان و ایجاد مجلس ملی گرفته شد. اوجلان در این کنگره حضور ندارد.

47)ـ از سال 1990 به بعد و خصوصاً پس از قیامهای مردمی، دولت ترک تحت عنوان «فاعل‌مجهول» هزاران تن از سیاسیون، روشنفکران و وطن‌خواهان را به قتل رساند.

48)ـ سال 1991 برای اولین بار در یک جریان سیاسی، کنفرانسی مخصوص زندانیان زندانهای ترکیه و شمال کردستان در آکادمیای معصوم‌قورقماز برگزار شد. این کنفرانس وضعیت زندانیان آزاد شده و زندانیان دربند را تشریح کرده و راهکار مبارزه‌ی آنها و شیوه‌های در مقاومت نگه‌داشتنِ آنها را مورد تحلیل قرار داد.

49)ـ سال1991 «حزب‌آزادی‌کردستان»PAK با مشارکت کادرهای جنوب کردستان ایجاد شد. این حزب بیشتر بنیان ایدئولوژی را به کار‌گرفته و در جنوب کردستان به فعالیت پرداخت.

50)ـ سال1991 «حمکت‌چَتین» وزیر امور خارجه‌ی ترکیه و «جلال‌طالبانی» رهبر حزب اتحادیه‌ی میهنی کردستان، در نروژ اجلاسی برگزار کردند که طی آن به توافقاتی رسیدند، از آن جمله: ترکیه پارلمان جنوب کردستان را به رسمیت بشناسد و طالبانی پ.ک.ک را تروریست بخواند. این توافق به اجرا درآمد. (این سخن طالبانی قدم بسیار مهمی در جریان تروریست خوانده شدن پ.ک.ک در تمام اروپا بود، چون او خود نیز یک کُرد بود ـ‌باییک)

تعداد صفحات : 8

درباره ما
پرسیم له‌ كاوه‌ی باپیرم، گوتم: بابه‌! وا ده‌ست به‌سته‌م، ده‌ پێم بڵێ، چۆن ده‌گه‌مه‌ نه‌ورۆزه‌كه‌ی سه‌ده‌ی بیسته‌م؟ گوتی: ڕۆڵه‌! گه‌ر كوردستان بكه‌ن به‌ پارچه‌ ئاگرێ، نه‌ك زوحاكێك، هه‌زار زوحاك مل كه‌چ ده‌كا و خۆی ناگرێ!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    فرقی هست بین این سایت.بابقیه سایتها./؟//؟/؟/؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 293
  • کل نظرات : 124
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 741
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 67
  • باردید دیروز : 180
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 67
  • بازدید ماه : 1,126
  • بازدید سال : 36,841
  • بازدید کلی : 1,238,825
  • کدهای اختصاصی
    قڕمان ده‌كه‌ن؟تا چرای ئێمه‌ نه‌سووتێ... (ئه‌و گه‌له‌ی گه‌لێكی تر ده‌چه‌وسێنێته‌وه‌ خۆی ناحه‌سێته‌وه‌) بیرمه‌ندێك تا چرای ئێمه‌ نه‌سووتێ، ئێوه‌ هه‌رگیز ڕووناكایی نابینن به‌ چاوی خۆتان. تا ئێمه‌ دیل و كۆیله‌ بین، هه‌ر كۆت و نیر، تۆق و زنجیر ده‌كه‌ین بۆتان! * * * قوڕتان به‌ سه‌ر! دوای مردنیش، لی ناگه‌ڕێین نیشتمانمان بكه‌ن به‌ ماڵ. لێ ناگه‌ڕێین گۆشتمان بخۆن وه‌ك قه‌ل و داڵ. گه‌ر هیچ نه‌بێ ده‌بینه‌ خاڵۆزه‌ی بێستان، زیوانی ناو ده‌غڵ و دانتان. ده‌بینه‌ لم، ده‌چینه‌ ناو پارووی نانتان. ده‌بینه‌ مار، په‌پكه‌ ده‌خۆین له‌ناو نوێنتان. ده‌بینه‌ شێرپه‌نجه‌ و میكرۆب، گه‌را ده‌خه‌ین له‌ناو خوێنتان. ده‌بینه‌ كوان، هه‌رده‌مه‌و له‌ جێیه‌ك ده‌ردێین. ده‌بینه‌ ژان، له‌ سه‌د لاوه‌ تێتان وه‌ردێین. ده‌بینه‌ زێرووی هه‌زارپێ، ده‌م گیر ده‌كه‌ین له‌ گه‌رووتان. ده‌بینه‌ تامیسكه‌ی سه‌ر لێو، باپشكێوی سه‌ر پێڵووتان. شایی بكه‌ن - ده‌یكه‌ین به‌ شین. پرسه‌ دانێن - كاستان ده‌كه‌ین به‌ پێكه‌نین! ده‌بینه‌ له‌كه‌ی زمان و تانه‌ی سه‌ر چاو. ده‌بینه‌ مووی ناو خۆراك و خڵته‌ی ناو ئاو! تا چرای ئێمه‌ نه‌سووتێ، ئێوه‌ هه‌رگیز ڕووناكایی نابینن به‌ چاوی خۆتان. تا ئێمه‌ دیل و كۆیله‌ بین، هه‌ر كۆت و نیر، تۆق و زنجیر ده‌كه‌ین بۆتان!